ابوبکر سبزوار در کشور ما که درگیر یک جنگ طولانی مدت، خونین و ویرانگر است، حتی شایعۀ مذاکرات صلح می تواند موجب امید به آیندۀ بهتر گردد. در طول بیش از یک دهۀ گذشته بارها سروصدای مذاکرات صلح با مخالفین مسلح بگوش رسید اما بعد از مدت کوتاه مشخص شد که این سروصدا ها شایعه […]

ابوبکر سبزوار


در کشور ما که درگیر یک جنگ طولانی مدت، خونین و ویرانگر است، حتی شایعۀ مذاکرات صلح می تواند موجب امید به آیندۀ بهتر گردد. در طول بیش از یک دهۀ گذشته بارها سروصدای مذاکرات صلح با مخالفین مسلح بگوش رسید اما بعد از مدت کوتاه مشخص شد که این سروصدا ها شایعه ای بیش نبوده است. این شایعات که بصورت منظم براه انداخته می شد این احتمال را تقویت می کرد که دست هایی در کار اند تا مردم را نسبت به یک روند واقعی صلح بی اعتماد سازند و تنور جنگ همچنان گرم باقی بماند.

مذاکرات چهار جانبه که به ابتکار پاکستان روی دست گرفته شد، دولت افغانستان را نیز اغفال نمود و پس از چهار دور مشخص شد که این مذاکرات جز ضیاع وقت حاصلی ندارد. این مسئله سبب شد تا روابط میان افغانستان و پاکستان که در آغاز حکومت وحدت ملی بشکل بی سابقه ای گرم شده بود، بیش از گذشته پر تنش شد. در نتیجه دولت افغانستان اعلام داشت که دیگر امیدی به کمک پاکستان در پروسۀ صلح ندارد و بعد از این تلاش خواهد کرد تا با نابودی طالبان از راه جنگ، صلح را در افغانستان برقرار سازد.

دولت افغانستان برای نشان دادن ارادۀ خود در این راستا، شش تن زندانی را که گفته می شد از افراد طالبان بوده و در حملاتانتحاری دست داشته اند، اعدام نمود و به این ترتیب هرگونه امکان مذاکره با طالبان تا آیندۀ نامعلوم منتفی گردید. در مقابل طالبان نیز به شدت جنگ افزودند و در طول یک سال گذشته این جنگ بشکل بی سابقه ای گسترش یافت.

در طول سال های گذشته کنفرانس های متعددی در رابطه به حل مشکل جنگ در افغانستان در کشور های مختلف دایر شده است. سلسلۀ این نشست ها درسال ۲۰۱۲ به همت حسن کوناکاتا رهبر مسلمانان جاپان آغاز شد که به دعوت پوهنتون دوشیشا در شهر کیوتوی جاپان اولین نشست را میان تعدادی از شخصیت های سیاسی افغان و نماینده گانی از دفتر سیاسی طالبان در قطر برگزار نمود. از آن به بعد، نشستی در شانتئی در فرانسه توسط یک نهاد فرانسوی دایر شد که        

طالبان و سیاست مداران افغان را گرد هم آورد.                 در این میان نهاد بین المللی  پگواش با تلاش های پروفیسور «پائلو کوتا رموسینو» سکرتر جنرال این نهاد با تدویر سه گردهمایی، بیشترین سهم را در تبادل نظر رویاروی میان افغان ها در رابطه با مسایل مربوط به افغانستان ایفا کرد. این نشست ها مذاکرات صلح نبود اما فرصتی بود تا سیاست مداران، فعالان جامعۀ مدنی شامل مردان و زنان و شخصیت ها مستقل، نظریات خود را در رابطه به مسایل مهم کشور با طالبان شریک سازند و نظریات آنان را نیز بشنوند.

طی بحث ها مشخص شد که طالبان در بسیاری از مواضع قبلی خود تجدید نظر کرده اند. آن ها در پرنسیپ پذیرفتند که باید استراتژی جنگ به استراتژی صلح مبدل گردد. آن ها تاکید نمودند که دیگر انحصار قدرت در افغانستان مردود است و باید نظامی در افغانستان به میان آید که مورد قبول اکثریت مردم افغانستان باشد.

مسایل مهم دیگری چون شکل نظام، انتخابات، قانون اساسی از جمله مسایلی است که در مذاکرات صلح باید مورد بحث قرار گیرد اما موضوع مهمی که طالبان پذیرفتند این بود، زمانی که مذاکرات صلح به صورت جدی آغاز گردد، موضوع آتش بس نخستین موضوع مورد بحث میان طرفین خواهد بود.

پگواش در ۱۳ دسامبر نشست دیگری را در کابل سازمان داد که گردهمایی تعدادی از شخصیت های مهم سیاسی کشور در این نشست، قدم مهمی در راستای صلح تلقی می شود. در این نشست از کسانی هم دعوت به عمل آمده بود که در گذشته تاکید به دوام مقابلۀ نظامی با طالبان داشتند اما اکنون به این نتیجه رسیده اند که راهی جز تفاهم و مذاکره برای حل این معضل وجود ندارد.

کنفرانس ۱۳ دسامبر پگواش در کابل یک طرح ۱۹ ماده ای را با شخصیت های سیاسی کشور شریک ساخت که در آن مسایلی چون آتش بس، تعدیل قانون اساسی و تقسیم اوقات برای خروج تدریجی نیروهای خارجی از افغانستان مورد بحث قرار گرفت و شرکت کننده گان ملاحظات شان را در مورد بعضی از بند های این طرح بیان نمودند.

خواست های طالبان در مورد بازشدن دفتر سیاسی شان در قطر و حذف نام مذاکره کننده گان شان از لیست سیاه مسایلی است که به منظور ایجاد سهولت در روند مذاکرات ضروری است اما شرط اساسی که همانا موضوع اعلام تاریخ خروج نیروهای بین المللی از افغانستان است، به تصمیم ایالات متحدۀ امریکا مربوط است. طالبان بارها گفته اند که برای تحقق این خواست شان، در قدم اول خواهان مذاکره با امریکا اند. اگر این قدم برداشته شود، راه برای مذاکرات بین الافغانی باز خواهد شد.

موضوع دیگری که طالبان روی آن پافشاری دارند، برقراری یک نظام اسلامی در کشور و تطبیق شریعت است. در گذشته نیز شرکت کننده گان در چنین نشست ها به طالبان گفته بودند که هیچ کس مخالف به میان آمدن نظام شرعی و تطبیق شریعت در کشور نیست اما در این مورد باید هیئتی از علمای دین متشکل از اشخاص بی طرف، متخصصین و دانشمندان علوم شرعی تشکیل گردد تا موضوع توافق قوانین با شریعت را مورد بررسی قرار دهد. در نشست اخیر در کابل نیز محمد اسماعیل خان در کنار بعضی ملاحضات دیگر، همین مسئله را نیز برجسته ساخت که نشان می دهد با توجه به سابقۀ حکومت داری طالبان، در این مورد نگرانی های زیادی وجود دارد.

یک سوال مهم در رابطه به آتش بس این است که وقتی دوطرف آتش بس را می پذیرند، مذاکرات صلح یک پروسۀ زمانگیر است و ممکن است ماه ها و حتی سال ها دوام نماید. دراین صورت شکل ادارۀ مناطق تحت کنترول دوطرف چگونه خواهد بود و کدام قانون در این مناطق برقرار خواهد شد. موضوع نظارت بر آتش بس نیز از مسایل مهم در آن مرحله از روند مذاکرات صلح خواهد بود.

به نظر می رسد که امریکا بعد از اوباما در سیاست های جهانی خویش تا حدی تجدید نظر خواهد کرد هرچند که نشانه های این تغییر از همین اکنون احساس می شود. سخنان اوباما در یک پایگاه نظامی امریکا در مورد طالبان که گفت نتوانست طالبان را از میان ببرد، اعتراف به این حقیقت است که جنگ در افغانستان به بُن بست رسیده است. دوام جنگی که بن بست رسیده، جز دوام مصیبت معنی دیگری ندارد.

در نشست اخیر در کابل هرچند نماینده گان طالبان شرکت نداشتند اما پیام این نشست به طالبان این بود که جنگ راه حل مشکل افغانستان نیست و در پیش گرفتن راه صلح باید به عنوان یک اولویت جدی برای همه طرف های جنگ در افغانستان باشد. وقتی شخصیت هایی چون اسدالله خالد که توسط طالبان بشدت مجروح شد و محمد اسماعیل خان که مدت طولانی را در زندان طالبان بسر برد، از صلح با طالبان سخن می گویند، طالبان نیز باید به این پیام های صلح جواب مثبت بدهند.