”پیروزی درجنگ دربرابر مردم ممکن نیست“  بوریس گروموف پوهندوی سید عنایت الله شاداب اشاره: افغانستان درتاریخ معاصر خویش، آماج چندین تجاوز مستقیم قرار گرفته است که یکی از آن ها هم همان تجاوز نیروهای اشغالگر اتحاد شوروی است که در ۶ جدی ۱۳۵۸خورشیدی صورت پذیرفت. این تجاوز عریان ارتش تا دندان مسلح اتحاد شوروی که […]

”پیروزی درجنگ دربرابر مردم ممکن نیست“

 بوریس گروموف

پوهندوی سید عنایت الله شاداب

اشاره:

افغانستان درتاریخ معاصر خویش، آماج چندین تجاوز مستقیم قرار گرفته است که یکی از آن ها هم همان تجاوز نیروهای اشغالگر اتحاد شوروی است که در ۶ جدی ۱۳۵۸خورشیدی صورت پذیرفت.

این تجاوز عریان ارتش تا دندان مسلح اتحاد شوروی که با جاده صاف کنی جناح های مزدور خلق و پرچم به میهن اسلامی ما افغانستان صورت گرفت، باعث بر آن شد که ملت مسلمان افغانستان به پیش آهنگی نهضت اسلامی این کشور، دربرابر این تجاوز بسیج و به جهاد دست یازیده و فصل جدیدی را در کتاب آزادی خواهی نیاکان غیور خویش ثبت نمایند، جهادی که با خون های پا ک بیش از یک میلیون شهید و میلیون ها معلول، درخت آزاده گی این ملت را آبیاری کردند و نیروهای اشغالگر و متجاوز شوروی را مجبور به بیرون شدن از میهن اسلامی خود نموده و دامن آزادی خواهی مردم سربلند خود را، از لوث تجاوز پاک کردند.

بدین مناسبت بیجا نخواهد بود به پاسخ این دو پرسشی پرداخته شود که در اذهان مردم، به ویژه نسل جوان، نقش بسته است که: آیا ارتش شوروی در اثر درخواست نجیب افغانستان را ترک گفت و یا اینکه شوروی ها در اثر مقاومت و پای مردی مجاهدین مجبور به ترک افغانستان شدند؟

اساساً باید گفت نجیب که به تعبیر ”گئورگی“ معاون وزارت خارجه و مشاور کی جی بی، از آن، به ”فرزند موطلایی کی جی بی ” یاد کرده است، چگونه شخصیتی داشت؟ نجیب اساساً نه به مصالحۀ ملی ایمان داشت و نه به خروج نیروهای شوروی از  افغانستان. بنا به گفتۀ ورانتیسیف، نجیب هرگز به این نظر نبود که با بنیاد گرایان، اشراف، فیودال ها و احزاب پشاور، راه توافق را در پیش گیرد.

نجیب در دوران ریاست خاد اسیران مجاهدین را بدون محاکمه به قتل می رساند و از طرف دیگر مزدوری نجیب برای شوروی به اندازۀ بود که در وقت وداع با عساکر روس هنگام خروج از افغانستان می گفت: ما در برابر فرزندان کشور لنین که انقلاب ما را از مرگ نجات دادند، سر تعظیم فرود می آوریم.

به گفتۀ انتونیو جیوستوزی، محقق انگلیسی، منابع شوروی مدعی اند که دولت افغانستان هرگز باور نمی کرد که ارتش سرخ ازاین کشور خارج می شود، و حتی انتقاد های ضد روسی نجیب که در دوران مصالحۀ ملی بروز داده می شد، به گفتۀ میر صاحب کاروال، به دیکتۀ روس ها صورت می گرفت، تا به پندار آن ها نجیب در جامعۀ افغانی، هویت مردمی پیدا کند.

این گفتۀ نجیب در مصاحبه اش با خبرنگار روسی که گفته بود: ”گورباچف با ما خیانت کرد هم چنان با شما“ خود بیانگر عدم رضائیت نجیب از خروج نیروهای اشغالگر شوروی می باشد.

شخص نجیب هم بنا به عدم اعتماد به خود تلاش به خرچ می داد که طرح خروج نیروهای شوروی را خنثی سازد، و سخن شوارد نادزه وزیر خارجۀ روسیه بعد از امضای  توافق نامۀ ژنیو، از خیانت با نجیب گویای آن است که به او وعده داده بودند که نیروهای ما از کشور شما بیرون نمی شوند.

گرباچوف هم این مطلب را تائید کرده و می گوید: نجیب در آغاز به خروج قوای شوروی از افغانستان باور نداشت  و می گوید من با نجیب در تاشکند ملاقات کردم، او فاقد اعتماد به خود بود و باور نمی کرد که ما از افغانستان بیرون می شویم و همه منتظر بودند که گویا، ما از افغانستان نمی براییم، ولی لازم نبود که ما باقی می ماندیم.

و اما این که نیروهای شوروی در اثر مقاومت و جهاد خسته گی ناپذیر ملت مسلمان افغانستان از این کشور بیرون شدند، در تائید این مطلب باید به گفته های جنرال گروموف گوش داد که عامل شکست نیروهای شوروی را این گونه به تصویر می کشد: ”آیا ما می توانیم در جنگ افغانستان پیروز گردیم؟ عقل سلیم پاسخ می دهد که در جنگ در برابر مردم پیروزی ممکن نیست.“

همین جهاد مردم افغانستان بود که نیروهای شوروی به اهداف خود نرسند.

آخرین قوماندان سپاه چهلم شوروی در تصویر بیهوده گی این جنگ در افغانستان می گوید: من آخرین سپاهی شوروی بودم که سرزمین افغانستان را ترک می گفتم، دراین لحظات واپسین، در درونم خلای بزرگی را احساس می کردم، زیرا در پیش رویم آیندۀ گنگ و تاریک، و در پشت سرم گذشتۀ تهی و برباد رفته را می دیدم.

آری! همین است سرنوشت تجاوزها و نظام های متجاوز که از نتیجۀ آن به ”زخم ناسور“ تعبیر نموده و شاهد فروپاشی نظامی شدند که سران آن طرح، تجاوز به سرزمین های آزاده گان را ریخته بودند و در نهایت چنان شد که: ”نه از تاک نشان ماند و نه از تاک نشان“.

فاعتبروا یا اولی الابصار