وحید مژده بدنبال دو دور مذاکرات میان امریکا و طالبان در قطر، رسانه ها از موارد مورد توافق میان طالبان و امریکا در این ‏مذاکرات ‏مطالبی به نشر سپرده اند. طالبان نیز دراین رابطه فقط به تائید نشست با خانم الیس ویلز معاون وزیر خارجۀ امریکا در ‏بخش ‏جنوب آسیا اشاره نموده و از پرداختن […]

وحید مژده

بدنبال دو دور مذاکرات میان امریکا و طالبان در قطر، رسانه ها از موارد مورد توافق میان طالبان و امریکا در این ‏مذاکرات ‏مطالبی به نشر سپرده اند. طالبان نیز دراین رابطه فقط به تائید نشست با خانم الیس ویلز معاون وزیر خارجۀ امریکا در ‏بخش ‏جنوب آسیا اشاره نموده و از پرداختن به جزئیات مذاکرات خودداری ورزیده اند. وزارت خارجۀ امریکا نیز روش مشابه را ‏در ‏پیش گرفته که نشان می دهد دو طرف توافق نموده اند تا جزئیات این مذاکرات را رسانه ای نسازند.‏

حقیقت اینست که این مذاکرات سرآغازی برای مذاکرات جدی تر است که گفته می شود که شاید در ماه سپتامبر یا اکتوبر صورت گیرد و ‏الیس ویلز فقط می خواست تا نظریات طالبان در مورد صلح در افغانستان را از زبان خود آن ها بشنود و به مقامات بالا تر در ‏واشنگتن گزارش دهد. نه اعضای دفتر طالبان در قطر و نه هم خانم ویلز توان تصمیم گیری و توافق در مورد مسایل مهمی را که ‏بعد از این مذاکرات شایع شد نداشتند و آنچه که در رسانه ها در مورد توافق های پنهان میان دو طرف از جمله سپردن تعدادی از ‏ولایات به طالبان، آزادی زندانیان آنان و یا حذف نام های رهبران طالب از لیست سیاه آمده است، شایعاتی بیش نیست. ‏

تردیدی نیست که امریکا در این مذاکره می خواست بداند که آیا طالبان حاضر اند تا تن به نوعی سازش با امریکا بدهند و لااقل به ‏حضور سربازان امریکایی در یک پایگاه در افغانستان راضی شوند یا نه؟ چگونه می توان جنگ افغانستان را طوری به پایان ‏آورد که نه امریکا ناکامی در جنگ افغانستان را احساس کند و نه هم طالبان؛ درست مانند ایجاد حکومت وحدت ملی که ‏در آن تلاش شد هر دوطرف، خود را پیروز در یک بازی برد-برد احساس کند. ‏

تغییر استراتژی از جنگ به مذاکره:

دونالد ترامپ در جریان کمپاین انتخابات ریاست جمهوری به لزوم خروج نیروهای امریکایی از افغانستان و پایان دادن به طولانی ترین جنگ تاریخ امریکا اشاره کرده بود. او بعد از رسیدن به قصر سفید به وضوح در مورد ”ماموریت افغانستان برای نیروهای امریکایی“ دچار تردید بود. به همین دلیل نیز استراتژی دولت خود در مورد افغانستان را با حدود هفت ماه تاخیر در ۲۱ اگست ۲۰۱۷ اعلام نمود. استراتژی جدید نه تنها برای افغانستان، بلکه برای جنوب آسیا تدوین شد که بر فشار بر پاکستان برای تامین صلح در افغانستان تاکید داشت. ترامپ هنگام اعلام این استراتژی گفت:

”پس از سال‌ها کسب نتایج نامطلوب، ما نمی‌ توانیم چک سفید در اختیار (پاکستان) قرار دهیم، به‌عنوان رئیس جمهور وظیفه دارم که از مردم امریکا محافظت کنم، با این حال حضور ما در افغانستان به‌ معنی کنترل این کشور و دیکته کردن آیندۀ آن نیست“

ترامپ دراین استراتژی تاکید داشت که ما هیچ تاریخی برای خروج نیروهای ما مشخص نخواهیم کرد تا دشمن را امیدوار بسازیم. او اعلام تاریخ خروج نیروهای امریکایی از افغانستان در سال ۲۰۱۴ از جانب اوباما را یک اشتباه دانست که موجب شد تا طالبان با انگیزۀ بیشتر به جنگ ادامه دهند.

در استراتژی جدید، ژنرال های امریکایی در تصمیم گیری های شان در مورد جنگ افغانستان اختیارات بیشتر یافتند تا با افزایش فشار بر طالبان به خصوص حملات هوایی، طالبان تحت فشار قرار گیرند و مجبور به مذاکره با دولت افغانستان گردند.

در ۲۵ اگست ۲۰۱۷ اعلام شد که نیروهای امریکایی در بگرام خود را برای حملات شدید هوایی بر مواضع طالبان آماده می سازند و طالبان در واکنش به این تهدید گفتند که امریکا در شانزده سال گذشته این حربه را آزموده که تلفات بیشتر آن را غیرنظامیان افغان تحمل کرده اند.

امریکایی ها در شش ماه اول سال ۲۰۱۸ حملات هوایی را تشدید نمودند و بیش از ۳۰۰۰ بمب بر افغانستان فرو ریختند. آن ها اعلام نمودند که این بمباران ها بر طالبان فشار زیاد وارد آورده و منابع تمویل داخلی آن ها را بشدت محدود کرده است.

در ماه مارچ ۲۰۱۸ جنرال جوزف دانفورد رئیس ستاد ارتش امریکا به افغانستان سفر کرد تا اوضاع نظامی در افغانستان را از نزدیک مورد بررسی قرار دهد. چند روز قبل از وی، جیمز ماتیس وزیر دفاع امریکا نیز سفر مشابه به کابل داشت. دانفورد در کنار مذاکره با فرماندهان نظامی امریکا و ناتو در افغانستان، با بعضی از اعضای حرکت طالبان که اکنون در کابل زنده گی می کنند نیز دیدار نمود.

جنرال دانفورد به صورت غیر رسمی پیام مهمی داشت. او در ملاقات های غیر رسمی با طالبان سابق گفت که استراتژی ترامپ برای جنوب آسیا موفق نیست. طالبان همچنان سرسختانه مقاومت می کنند و حاضر به مذاکره با دولت افغانستان نیستند. ما اگر به ترامپ بگوییم که استراتژی وی در افغانستان به موفقیت نیانجامیده است، با توجه به خصوصیات و عادت رئیس جمهور ما، ممکن است او تصمیمی بگیرد که نه به نفع افغانستان باشد و نه هم به نفع امریکا و منطقه.

ما حاضریم با طالبان مذاکرات رو در رو داشته باشیم اما برای این کار لازم است تا زمینه سازی به عمل آید و طالبان نیز اندکی نرمش نشان دهند تا ما آن را به عنوان موفقیت در استراتژی جنوب آسیا نشان دهیم و راه برای رفع بن بست در مذاکرات باز شود.

امریکایی ها این خواست را از طریق مقامات قطر به اطلاع طالبان رسانیدند و پاکستان را نیز در جریان قرار داده بودند. طالبان در این مورد متردد بودند اما ایام عید فطر فرصتی بود تا صداقت امریکا را با یک آتش بس سه روزه با دولت افغانستان بیازمایند.

آتش بس سه روزه با استقبال وسیع در رسانه های امریکا نیز مواجه شد و الیس ویلز معاون وزیر خارجۀ امریکا برای جنوب آسیا به کابل آمد. او دراین سفر با جهت های مختلف سیاسی در کابل به مذاکره نشست تا مواضع آن ها را در صورت مذکرات مستقیم امریکا با طالبان بداند.

مذاکرات قطر:

آلیس ویلز به قطر رفت و با اعضای دفتر سیاسی طالبان به رهبری شیرمحمد عباس استانکزی در دوحه دو دور مذاکره نمود. ویلز در ابتدا از لزوم پایان جنگ در افغانستان و ارادۀ امریکا برای تامین صلح در افغانستان سخن گفت. او گفت که امریکا می خواهد مطمئن گردد که افغانستان بار دیگر به مکان امنی برای تروریسم مبدل نخواهد شد. او گفت که در کابل با مقامات حکومت وحدت ملی و شخصیت های سیاسی مستقل مذاکره کرده و اکنون به قطر آمده است تا نظر طالبان را در این مورد بداند. در مقابل شیر محمد عباس استانکزی صحبت مفصلی داشت و مواضع طالبان را در مورد تشریح کرد و ابراز آماده گی نمود تا مشکل افغانستان از راه مذاکره حل گردد. او گفت: خواست ما اینست که امریکا تاریخ معقولی برای خروج نیروهای خود از افغانستان تعیین نماید، قرارداد امنیتی که بر بنیاد آن امریکا اجازه می یابد تا در افغانستان حضور نظامی داشته باشد لغو شود و بعد از آن مذاکرات بین الافغانی آغاز گردد تا افغان ها بتوانند به راه حلی برای جنگ چهل سالۀ کشور شان بیابند.

در مورد اینکه امریکا ظاهراً از مبدل شدن افغانستان به مکان امن برای تروریست ها نگران است استانکزی گفت، که ما همین اکنون با داعش در افغانستان درگیر نبرد هستیم. این ما هستیم که در برابر تروریست ها می جنگیم درحالیکه افراد و حلقاتی در داخل افغانستان از  این گروه حمایت می کند.

در مورد مذاکره با حکومت افغانستان استانکزی به صراحت گفت که حکومتی که رئیس جمهور با معاون خویش و رئیس اجرائیه با رئیس جمهور در کشمکش اند، حکومتی که در جهان به عنوان یکی از فاسد ترین رژیم ها شناخته شده است، این خواست از طالبان بیجاست که با چنین حکومت به مذاکره بپردازد. مشروعیت این حکومت حتی بر بنیاد قانون اساسی خودش نیز زیر سوال است.

ویلز چالش ها را تائید کرد و گفت که حکومت وحدت ملی مشکلات خودش را دارد و با اشاره به سخن دونالد ترامپ در هنگام اعلام استراتژی گفت که امریکا قصد ندارد برای افغانستان نظام سیاسی بسازد. این کار مسوولیت خود افغان هاست و ما فقط می توانیم مردم افغانستان را در این راستا کمک کنیم. او گفت که امسال افغانستان شاهد انتخابات پارلمانی و انتخابات شورا های ولسوالی ها خواهد بود و سال آینده نیز انتخابات ریاست جمهوری برگزار خواهد شد. امید است تا آن زمان شرایطی به میان آید تا انتخابات ها به صورت شفاف برگزار گردد و زمینه برای مذاکرات بین الافغانی مهیا شود.

استانکزی به موضوع زندانیان طالب در زندان های افغانستان اشاره کرد و گفت که تقاضای ما اینست تا با زندانیان رویۀ انسانی صورت گیرد.

در مورد حذف نام رهبران طالبان از لیست سیاه و پایان تعزیرات علیه آنان نیز الیس ویلز اشاره داشت تا بداند که طالبان در این رابطه چقدر حساس اند اما طالبان با این موضوع طوری برخورد کردند که گویا این مسئله در اولویت آنان قرار ندارد.

حمله بر غزنی:

طالبان سعی دارند تا حملات نظامی خود را تشدید نمایند. حمله بر غزنی که موجب صدمات فراوان بر این شهر شد، هشداری بود به امریکا و دولت افغانستان، که بار دیگر به نمایش گذاشت. ‏طالبان با پشتوانۀ این جنگ، و پیروزی در جنگ علیه داعش در شمال، موضع خود در مذاکرات با امریکا را تقویت نموده و می خواهند از موضع قوت با امریکا مذاکره کنند.

آیا این مذاکرات به نتیجه خواهد رسید؟

یک سوال مهم در رابطه با این مذاکرات اینست که اگر امریکا واقعا اطمینان دارد که مشکل افغانستان از راه مذاکرات قطر حل می شود و طالبان به پروسۀ صلح می پیوندند، باید انتخابات در افغانستان به تعویق می افتاد تا برای طالبان نیز فرصت شرکت در این روند داده می شد. اما امریکایی ها از طالبان فقط خواهان آتش بس در روز های انتخابات اند تا مردم با خیال راحت در آن شرکت کنند؟ مشخص است که امریکا انتظار یک تغییر دراماتیک در اوضاع افغانستان را در نتیجۀ این مذاکرات ندارد.

هدف اینست که با این انتخابات، حکومت و پارلمان جدید با مشروعیت بیشتر به میان آید و بعد از آن امریکا به طالبان بگوید که با همین حکومت جدید به مذاکره بپردازند. اما آیا برایند مذاکرات طالبان و امریکا در قطر، آتش بسی به همین منظور خواهد بود؟