عنایت واژه‌گان وحدت ملی‌‌‌ و شخصیت استاد ربانی دو عنصر جدا ناپذیر در افغانستان اند. این دو عنصر از آن‌‌‌‌جا با‌‌هم ربط دارندکه یکی به عنوان یک ضرورت ملی‌ و‌‌‌‌‌‌ دومی به عنوان یک شخصیت ملی، در بدترین و بحرانی ترین شرایط سیاسی کشور، هماهنگ و همگام مطرح بوده اند. این مسئله را وقتی درک […]

عنایت

واژه‌گان وحدت ملی‌‌‌ و شخصیت استاد ربانی دو عنصر جدا ناپذیر در افغانستان اند. این دو عنصر از آن‌‌‌‌جا با‌‌هم ربط دارندکه یکی به عنوان یک ضرورت ملی‌ و‌‌‌‌‌‌ دومی به عنوان یک شخصیت ملی، در بدترین و بحرانی ترین شرایط سیاسی کشور، هماهنگ و همگام مطرح بوده اند. این مسئله را وقتی درک می کنید که زند‌ه ‌گی سیاسی استاد شهید را مطالعه کنید. آن جاست که بخوبی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ دانید، موضوع وحدت ملی چقدر در اندیشۀ دینی و سیاسی، رفتار و گفتار استاد شهید برجسته و تبلور داشته است!

جمعیت اسلامی افغانستان

آیینۀ وحدت ملی

همه می دانند که استاد شهید پس از پایان تحصیلات عالی در بیرون از کشور، به سیاست روی آورد. او نهضت اسلامی را همراه با چند‌تن از استادان دانشکدۀ شرعیات از جمله شهید‌ غلام محمد نیازی تأسیس می‌ کنند. اما پس از دستگیری سران نهضت اسلامی، برای نخستین بار استاد شهید از ضرورت تأسیس جمعیت حرف می زند و این سازمان اسلامی و ملی را زیر نام (جمعیت اسلامی افغانستان) در کابل تأسیس می کنند. جمعیت یعنی جمع شدن عدۀ به هدف توحید کلمه، صفوف و وحدت مرام برای سهیم شدن در برنامه های ملی و نجات کشور از شر استبداد و  اختناق نظام داخلی و کمونیزم!

جمعیت گروهی که برای نجات افغانستان تشکیل شد، متشکل از افراد مربوط به اقوام مختلف، در ابتدا دست مبارزۀ فرهنگی و بعدها نظامی و‌سیاسی زدند. از نخستین روزهای تأسیس جمعیت تا به اکنون در این حزب همه اقوام و مذاهب حضور دارند و خوشبختانه وحدت ملی را تمثیل می‌‌‎ کنند. هیچ حزبی سیاسی به اندازۀ جمعیت از سایر اقوام در رده‌های مختلف تشکیلاتی عضو  ندارد. حتی در شورای رهبری جمعیت سایر اقوام هم به لحاظ زبان و هم به لحاظ مذهب خود را می یابند.

مؤلفه‌های وحدت ملی

اگر پرسیده شود‌که عناصر و مؤلفه‌های وحدت ملی در جمعیت چه بود؟ پاسخ استاد شهید همواره این بود. ”مهمترین مؤلفه در تحکیم پایه‌های وحدت ملی، اسلام به عنوان دین کامل و دین اکثریت مطلق مردم افغانستان، فرهنگ مشترک، تاریخ مشترک و درد مشترک… هستند که مؤلقه های اصلی و حدت و همدلی را شکل می دهد“.

برای همین استاد شهید حزبی را‌‌‌‌‌‌ که رهبری می کرد که  جمعیت اسلامی افغانستان نام گذاشت و دیگران با تقلید از این حزب در بعدها و همزمان با انشعاب شان، پسوند اسلامی را به خود برگزیدند.

 جمعیت اسلامی یکی از قویترین احزاب سیاسی چه در دورۀ جهاد و چه در زمان مقاومت حضور پر رنگ داشت. این حضور از آن جا ناشی می شد که اصل رعایت وحدت ملی را رهبر جمعیت هم در مرام و مانیفست و هم در برنامه‌ها و ساختارها تمثیل و تعمیل می نمود. شخصیت حلیم، فهیم، ملیح و کاریزمای استاد شهید در جزب افراد در بدنۀ حزب جمعیت بسیار نقش کلیدی داشت.

اعتدال‌گرایی جمعیت عامل وحدت‎ملی

حزب جمعیت از آن جا به رهبری استاد شهید،  قوی و فراگیر بود که هم خط مشی معتدل سیاسی داشت و هم در این حزب از تمام اقوام، اعم از تاجیک، پشتون، ازبیک، هزاره، بلوچ، براهوی، ایماق، پشه یی، نورستانی، گجر، پامیری، … حضور داشته و دارند و  همه در کنار هم به مثابۀ گل‌های رنگارنگ یک باغ، وحدت ملی را به نمایش گذاشته اند. شهاب الدین شهاب یکتن از شخصیت‌های سابقه‌دار جمعیت اسلامی که در قیام چنداول حضور داشت و در حال حاضر سمت ریاست اداری دفتر مرکزی جمعیت اسلامی را به عهده دارد می گوید: ”اهل هنود و سک‌های افغانستان نیز درقیام ۳ حوت ۱۳۵۸ جمعیت اسلامی را کمک و یاری رساندند. آنان همراه با سایر رزمنده گان جمعیت بر فراز بام‌های خانه‌ها بلند شدند و نعرۀ (الله اکبر) برضد کمونست‌ها سردادند و حتی چند نفر شان توسط رژیم دستگیر و زندانی شدند.

وحدت ملی در زمامداری استاد

استاد شهید پس از آن که در اثر توافقات سران احزاب جهادی و ملی، به عنوان رئیس حکومت مجاهدین پس از تکمیل دوماهۀ دورۀ حضرت صبغت الله مجددی برگزیده شد، مصمم بود تا انتخابات را در کشور برگزار نماید و از این طریق هم وحدت ملی و هم ارادۀ ملی بیشتر تمثیل شود. شعله ورشدن جنگ‌ها و مداخلات بیرونی نگذاشت، تا به این هدف ملی که همانا مشارکت و حضور مردم در قدرت، از طریق آرای عمومی بود، دست پیدا کند. وقتی رهبر شهید دید، انتخابات در شرایط جنگی برگزار نمی شود، به هدف تمثیل وحدت ملی، شورای اهل حل و عقد را برگزار نمود و این شورا، با حضور شخصیت‌های مختلف از اقوام و نواحی مختلف کشور که رعایت اصل وحدت ملی، مشارکت ملی در آن مد نظر بود، برگزار شد و برای مدتی زمامداری استاد را تمدید نمود.

استاد شهید در زمان زمامداری اش درکابل، همواره سعی کرد، مخالفان مسلح خود را به هدف حفظ وحدت ملی، اعادۀ صلح و ثبات درکشور به پای میز مذاکره فرابخواند و همیشه تأکید می کرد که بقایی افغانستان در وحدت و همدلی همه اقوام کشوراست. از آن جایی‌که ریشۀ جنگ در بیرون از مرزها بود، مخالفان به ندای استاد، جواب رد دادند و وقتی به پروسۀ صلح پیوستند که دیگر اوضاع با آمدن غایلۀ طالبان از کنترل خارج شده بود و متأسفانه نتایج مثبت برای هیچ جناحی در آن شرایط در قبال نداشت.

جبهۀ متحد اسلامی ملی برای نجات افغانستان

 این جبهه که بعدها معروف به ائتلاف شمال شد در زمستان۱۳۷۵پس از تصرف کابل به دست گروه طالبان، توسط رهبر شهید، فرماندۀ محبوب شهید احمدشاه مسعود، سایر شخصیت ها و احزاب تأثیرگذار، تأسیس شد. با تشکیل این جبهه، استاد شهید در شمال کشور نیز وحدت ملی را تمثیل کرد. او با فرزند خردمند و معنوی خود، قهرمان ملی، از مؤسسان اصلی جبهۀ متحد اسلامی ملی نجات افغانستان بودند که در آن همه اقوام از گوشه گوشۀ کشور حضور داشتند و برای نجات افغانستان از چنگال اشغال سیاه طالبان، جد و جهد فراوان می نمودند. من شاهد بودم سران تمام اقوام افغانستان در ولایت های شمال، قرارگاه، یا نماینده‌گی داشته و در بدنۀ قدرت حضور گسترده داشتند. همین چهره‌های شناخته شده، همه در شمال و درۀ پنجشیر ازاستاد شهید هدایت می گرفتند، بودجه می گرفتند و برای دفع و طرد دشمن در هماهنگی لازم با سردار شهداء قهرمان ملی یک جا کار می کردند.

تحویل قدرت به‎هدف حفظ وحدت‎ملی

پس از حملۀ امریکا به افغانستان و شکست طالبان، استاد شهید برای حفظ وحدت ملی، قدرت را در یک مراسم خاص به حامد کرزی تحویل داد. برای استاد شهید در آن زمان توانایی و شرایط لازم وجود داشت، تا قدرت را تسلیم هیچ کس و مرجعی نکند، اما برای حفظ وحدت ملی، یک پارچه‌گی افغانستان، تحویل قدرت صورت گرفت که در تاریخ کشور انتقال متمدنانۀ قدرت و بدون خونریزی نام گرفته است. استاد برای حفظ وحدت ملی، تحکیم پایه های قدرت ملی، با حکومت نو بنیاد حامدکرزی، تا توانست همکاری کرد و  بخشی از روند نوسازی و توسعه گردید. هرچند در مقاطع مختلف از سوی کسانی که زمانی مورد مهر و محبت استاد شهید قرار گرفته بودند، با کم مهری رو برو شد، اما هیچ گاهی به رخ هیچ کس چیزی نکشید و صبورانه و خردمندانه تحمل کرد و با نقد سازنده مسایل را به زمامداران گوشزد می نمود. برای حفظ وحدت ملی تا آخرین لحظات پایانی شرافت مندانه زیست و نامش در این راه جاویدانه شد.

تأسیس جبهۀ ممثل حفظ وحدت ملی

از کارنامه های دیگر استاد شهید، تأسیس جبهۀ ملی به هدف حفظ وحدت ملی در سال های پسین بود. این جبهه بزرگترین اپوزیسیون سیاسی حکومت حامدکرزی بود که افغانستان در گذشته‌ها شاهد آن نبود. این جبهه، وحدت ملی را بخوبی تمثیل کرد و هم به لحاظ تنوع قومی و هم به لحاظ تنوع مذهبی و هم به لحاظ تنوع ایدئولوژی ها و باورهای سیاسی در تاریخ افغانستان بی پیشنه بود.

پذیرش شورای عالی صلح به هدف آوردن صلح، وحدت و یک‎پارچه‎گی مردم افغانستان

استاد شهید ریاست شورای عالی صلح را از آن جا پذیرفت که می دانست، صلح نیاز اساسی افغانستان است و هر جنگی باید با صلحی پایان یابد. باری در جواب منتقدان داخلی خود گفته بود: ”صلح هم خواست الهی است، هم خواست ملی و هم این که ما طی سال های اخیر یک طرف منازعه در افغانستان بوده ایم، برای این‌که همه قانع شوند، می گفت:“جنگ ما برای صلح بود“ریاست این شورای را به خاطری قبول کرد تا از یک طرف وحدت ملی، صلح و ثبات در کشور تأمین شود و از سوی هم معاندان بدانند که صلح با کسانی صورت می گیرد که جنگ با آنان  صورت گرفته باشد!.