خواننده‎گان گرامی، آنچه در ذیل می‎خوانید از متن سخنرانی رهبر جهاد و مقاومت مردم افغانستان، شهید صلح استاد برهان الدین ربانی برگزیده شده است. از سخنرانی‎ای که درسال ۱۴۰۱ هجری قمری در غند خالد بن ولید به مناسبت دهم محرم الحرام ایراد فرمودند. از اینکه هفتمین سال‎روز شهادت استاد به دهم محرم تصادف نموده است، […]

خواننده‎گان گرامی، آنچه در ذیل می‎خوانید از متن سخنرانی رهبر جهاد و مقاومت مردم افغانستان، شهید صلح استاد برهان الدین ربانی برگزیده شده است. از سخنرانی‎ای که درسال ۱۴۰۱ هجری قمری در غند خالد بن ولید به مناسبت دهم محرم الحرام ایراد فرمودند. از اینکه هفتمین سال‎روز شهادت استاد به دهم محرم تصادف نموده است، بخش های این سخنرانی به نشر می رسد تا یادی از محرم الحرام شده باشد و هم یادی از استاد شهید که سی و نُه سال قبل در این مورد ارشاد فرموده بودند.

در تاریخ اسلام روزها و حوادث مختلفی را بخاطر داریم، شهدای زیادی در راه اعلای کلمه الله سر دادند. اما در جملۀ شهدای راه حق و در جملۀ حوادث تاریخ، شهادت امام حسین (رض) و حادثۀ کربلا نقطۀ عطف تاریخ و حادثۀ بزرگ و دوران ساز محسوب می گردد. حادثه ایکه یکبار دیگر مسلمانان را از خواب گران بیدار کرد و در پیکر اجتماع روح تازه دمید.

امام حسین (رض) بر اساس طرز فکر اسلامی اش که می گفت:

“انماالحیاه عقیده و جهاد“

زنده گی مفهومی ندارد، مگر دو مطلب در زنده گیست، یکی هم عقیده و دیگر جهاد، یعنی لُب و لباب زنده گی مقصد و غایۀ اصل زنده گی تنها و تنها عقیده و جهاد است.

انسان بی عقیده، حیوان دوپا و مسلمان غیر مجاهد، انسان دور از فرهنگ اسلامیست. پس مسلمان، مسلمانی که حقیقتاً به راه اسلامی روان است باید معتقد باشد و مجاهد باشد. بر اساس همین طرز فکر و بر اساس برداشت اصیلی که از اسلامی داشت، قیام کرد زیرا او در آغوش پیشوای بزرگ اسلام جد بزرگوار خود سالار بشریت حضرت محمد صلی الله علیه وسلم تربیت یافته بود.

او از آن سردار بشریت آموخته بود که مسلمان هرگز در برابر باطل آرام نمی نشیند، در برابر فساد خاموشی اختیار نمی کند، از هر جایی که فساد سر کشد، از هرجایی که فتنه سر کشد، از طرفی که حریم اسلام مورد تعرض و تجاوز قرار گیرد، باید علیه آن قیام نمود، ولو اینکه به ظاهر امیر مسلمانان، خلیفۀ مسلمانان و یا حکومتی بنام اسلامی باشد. هرجا که فساد ریشه دواند، هرجا که اسلام درخطر افتد، باید مسلمان قیام کند و آرام ننشیند. زیرا برازندگی مسلمان، قسمی که اقبال می گوید:

میارا بزم بر ساحل که آنجا

نوای زندگانی نرم خیز است

به دریا غلط و در موجش در آویز

حیات جاودان اندر ستیز است

زنده گی برای یک مسلمان واقعی و یک مسلمان حقیقی جز مبارزه و کشمکش حق در برابر باطل مفهوم دیگری ندارد و قیام حضرت امام حسین (رض) قیام سازنده و آموزندۀ بود که برای همه انسان ها، برای همه مسلمان ها درس ایثارگری را آموخت که به گفتۀ شاعری:

تا قیامت قطع استبداد کرد

موج خون او چمن ایجاد کرد

راستی که موج خون حضرت امام حسین (رض) طوفانی را به میان آورد که ریشۀ استبداد را قطع کرد و فرزندان اصیل مسلمان در میان هر عصر و هر نسلی با الهام از مکتب حسین، علیه ظلم، استبداد و فساد قیام نمودند که قیام های بعدی مسلمانان در تاریخ تا امروز همگی درس بود که از مکتب امام حسین (رض) و پیروی از خط امامی که در دامان پیامبر بزرگ اسلام محمد صلی الله علیه وسلم پرورش یافته بود.

امام حسین (رض) چون مسلمان است، زنده گی مسلمان جز عقیده و جهاد در راه عقیده، مفهومی دیگری ندارد. عقیده چون از طرف دشمن خارجی و یا از طرف دشمن داخلی مورد تجاوز قرار بگیرد باید علیه آن قیام نمود.

چرا یزید از راه اسلام منحرف می شود، چرا علیه نواسۀ پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم شمشیر می کشد؟ آری، آنجا که خودخواهی، خودپرستی، تن پرستی حاکم بر زنده گی مسلمان شود، دیگر چشم و دل از دیدن حقیقت و از رفتن به راه حق کور و کر می شود و یزید نیز چنین چهرۀ است.

در تاریخ بخاطر داریم و تاریخ بیاد دارد که بزرگترین تباهی ها در جهان، علت و اساس اصل تباهی های جهانی، جنگ های جهانی، خون ریزی های جهانی معمولاً خودخواهی و فساد بود. خودخواهی زعمای فاسد و خودخواهی رهبران گمراه. اگر چنگیز، هلاکو هزاران هزار انسان را کشتند، علت کشتارشان خودخواهی و خود پرستی آن ها بود. یزید هم از راه اسلام منحرف شده، غرق در خودخواهی بود. او از نواسۀ پیغمبر می خواهد که در برابر سلطنت فاسد او تسلیم شود، برای او رأی بدهد، دست بیعت برایش دراز کند. اما امام حسین (رض) می دانست که این خلافت از راه اسلام منحرف شده است، کارهای یزید بر پایۀ اخلاق اسلامی استوار نیست، لذا نباید به آن تسلیم شد، نباید به آن دست بیعت داد و نباید بر فساد آن صحه گذاشت.

اینجاست که حضرت امام حسین (رض) قیام می کند، در یک طرف مسلمان های که در راه حق روان اند و در جانب دیگر آن های که بنام مسلمان اما در عمل مسلمان نیستند و علیه راهروان راه حق می جنگند. مشعل داران آزادی در برابر پاسداران شب صف آرایی می کنند و درسی که از حادثۀ المناک اما آموزندۀ شهادت امام حسین (رض) می آموزیم درس مبارزه و جهاد است. هر گاه در میان ملت های مسلمان به سطح گروه ها، به سطح حکومت ها، به سطح افراد، خودخواهی و انحراف ها به میان بیاید بزرگترین جنایات و خونبارترین حوادث در تاریخ پدید خواهد آمد. امام حسین (رض) نیز بخاطر سرکوبی انحراف و کجروی قیام کرد و برای همه مسلمانان برای شما فرزندان اصیل اسلام که رهروان راه حقیقی پیغمبر اکرم صلی الله علیه وسلم و امام حسین هستید، درس های عملی گذاشت که امروز در زندگی شما عملاً تمثیل می شود.

تجلیل از شهادت امام حسین (رض) تنها با اشک، آه، گریان، فریاد سرزدن و زانو زدن میسر نیست، تجلیل از مقام امام حسین (رض) تجلیل عملی و پیروی از راهیست که امام حسین (رض) برای شما و برای همه مسلمانان گذاشته است.

جهادی که امام حسین (رض) آن را به حیث سر مشق زندگی خود به حیث اساسی ترین راه خود انتخاب نموده، امروز بحیث یک سنت الهی بالای همه انسان ها و بالای همه رهروان راه حق فرض شده است. ما در قرآن عظیم الشان می بینیم که جهاد راه اصلی و رمز زندگی انسان ها است. اگر جهاد از صفحۀ هستی زندگی انسان ها دور شود، همه جا را فساد و تباهی فرا می‎‎گیرد. تجلیل ما از روز شهادت امام حسین (رض) تنها تجلیل به سطح گفتار نه، بلکه به سطح عمل و به سطح اقدام بوده باشد.

برگرفته از: مجلۀ میثاق‎خون، شمارۀ ۶-۷، سنبله و میزان ۱۳۶۵