وحید مژده از آغاز مذاکرات صلح میان طالبان و ایالات متحدۀ امریکا در ۱۲ اکتوبر ۲۰۱۸ ، این سوال در اذهان مطرح است که برآیند این مذاکرات چه خواهد بود؟ آیا این مذاکرات افغانستان را به صلح و ثبات رهنمون خواهد شد یا مانند جنگ های چهار دهۀ گذشته، این بار نیز از دل این […]

وحید مژده

از آغاز مذاکرات صلح میان طالبان و ایالات متحدۀ امریکا در ۱۲ اکتوبر ۲۰۱۸ ، این سوال در اذهان مطرح است که برآیند این مذاکرات چه خواهد بود؟ آیا این مذاکرات افغانستان را به صلح و ثبات رهنمون خواهد شد یا مانند جنگ های چهار دهۀ گذشته، این بار نیز از دل این توافق صلح، گروه جنگ طلب جدیدی قدم به میدان ناامنی های افغانستان خواهد نهاد و جنگ با شعار دیگر و توسط جنگجویان دیگر از سر گرفته خواهد شد.

این نگرانی مردم افغانستان با توجه به تجارب تلخ چهار دهۀ گذشته و جنگ های نیابتی که کشور های همسایه و منطقه در افغانستان براه انداختند، بجاست و نباید چالش های موجود فراراه صلح را دست کم گرفت.

مجاهدین درسال ۱۳۷۱ بعد از چهارده سال نبرد با نیروهای اتحادشوروی و دولت کابل، سرانجام پیروزمندانه وارد کابل شدند اما در همان روز پیروزی، به میدان جنگ دیگری کشانده شدند. جنگی که هیچ کدام در آن پیروز نشدند و زمینه برای ظهور طالبان به عنوان یک مدعی جدید رسیدن به قدرت در کشور میسر شد.

هفت دور مذاکرات قبلی میان زلمی خلیلزاد نمایندۀ وزارت خارجۀ امریکا برای صلح افغانستان و نماینده گان طالبان تا اکنون با این امیدواری از جانب دوطرف همراه بوده است که مذاکرات موفقانه به پیش می رود. رسانه ها همیشه شکایت داشته اند که چرا در جریان پشت پردۀ این مذاکرات   قرار نمی گیرند و سیاست مداران در کابل نیز گاهی نگرانی های مشابه را اظهار می کنند اما دیپلومات ها نیز برای این پنهان کاری دلایل خود شان را دارند.

در سیاست بین الملل دیپلوماسی پنهان به خصوص در مسایل حساس یک امر پذیرفته شده است و بازی با جملات برای کاهش نگرانی ها از یک توافق احتمالی که نتیجۀ مذاکرات پشت پرده است، می تواند منطقی باشد. گاهی از سخنان خلیلزاد و یا سایر مقامات امریکایی نتیجه‎ای گرفته می شود که اگر آن را بپذیریم، مفهومی جز قبول شکست مذاکرات ندارد اما در عقب این سخنان، دیپلوماسی پنهان جریان دارد که قرار است به نتیجه‎ای منجر گردد که هردو جانب از آن راضی باشند.

مایک پمپئو وزیر خارجۀ امریکا از کاهش نیروها و منابع شان در افغانستان به عنوان مسیری برای یک توافق سیاسی برای رسیدن به صلح سخن می گوید که بدستور دونالد ترامپ صورت خواهد گرفت اما خواست طالبان خروج کامل نیروهای خارجی از افغانستان است. در ظاهر این دو باهم در تضاد به نظر می رسند اما وقتی به این مسئله بیاندیشیم که امریکا نمی تواند تمام نیروهایش را در یک روز از افغانستان بیرون نماید و ناچار است کار را از کاهش این نیروها آغاز کند، اینجاست که می بینیم این دو برنامه در تقابل با هم قرار ندارند، بلکه خروج نیروها تا به مرحله صفر از کاهش این نیروها آغاز می شود.

مذاکرات دور هشتم هم مانند هفت دور گذشته روی دو مسئلۀ اساسی نیز خروج نیروهای خارجی از افغانستان و دادن اطمینان به امریکا که بار دیگر این کشور از افغانستان مورد حمله قرار نخواهد گرفت، متمرکز است. توافق روی این دو مسئله در حقیقت بازی برد – برد است که امریکا برای بیرون شدن از جنگی که ترامپ آن را “نابخردانه” خواند و طالبان برای پایان اشغال سخن می گویند.

**

سوال عمده این است که بعد از توافق روی این دو موضوع، مرحلۀ بعدی برای پیاده ساختن صلح در کشوری که بیش از چهار دهه را در جنگ سپری کرده چیست؟ طالبان در این مورد پیمودن مراحل ذیل را لازمی می دانند:

امضای توافق نامۀ صلح میان طالبان به عنوان نمایندۀ مردم افغانستان و امریکا در حضور نمایندگان سازمان ملل متحد و سایر نهاد های بین المللی و تعدادی از کشور ها به عنوان شاهد صورت خواهد گرفت و البته برای پوشش خبری این رویداد مهم، رسانه های بین المللی حضور خواهند داشت.

در این توافق نامه خروج نیروها در مدت معین و طبق یک جدول زمانی مشخص خواهد شد. (با توجه به سخنان دونالد ترامپ می توان پیش بینی کرد که تمام نیروها حداکثر تا آخر سال ۲۰۲۰ به صورت کامل افغانستان را ترک خواهند گفت).

خروج نیروها شامل تمام سربازان و پرسونل نظامی، مستشاران و آموزگاران برای آموزش سربازان، قراردادی ها و تمام مامورین استخباراتی خارجی از افغانستان خواهد بود. هیچ پایگاه خارجی در افغانستان باقی نخواهد ماند. تمام این سه مرحله حد اکثر تا اخیر سال ۲۰۲۰ تکمیل خواهد گردید. این قرارداد نیروهای تمام کشور های دیگر را که در چهارچوب ناتو در افغانستان حضور دارند نیز شامل خواهد شد.

نام تمام رهبران طالبان از لیست های سیاه حذف و محدودیت ها و جوایزی که برای دستگیری یا کشتن آنها در نظر گرفته شده، از میان خواهد رفت.

تمام زندانیان طالب یا آن هایی که به نام طالب دستگیر شده اند و تعداد شان به بیش از ۳۵ هزار نفر تخمین زده می شود از زندان ها در داخل کشور و نیز زندان هایی که تحت کنترول خارجی هاست، آزاد خواهند شد. در مقابل طالبان نیز زندانیان داخلی و خارجی را که در اختیار دارند، آزاد خواهند کرد.

مذاکرات بین الافغانی:

بعد از این مرحله، مذاکرات بین الافغانی میان طالبان و سیاسیون افغان آغاز می شود. دولت افغانستان به عنوان دولت هیچ نماینده ای در این مذاکرات نخواهد داشت بلکه کسانی که از جانب دولت معرفی شده اند، به عنوان یک جهت مانند سایر جهت ها در مذاکرات سهم خواهند داشت. هدف از مذاکرات بین الافغانی، توافق روی مسایل ذیل است:

برقراری نظام اسلامی که در آن شریعت اسلامی مصدر تمام قوانین در کشور خواهد بود.

تشکیل یک کمیسیون برای تهیۀ مسودۀ قانون اساسی جدید برای افغانستان که کار را روی مسوده آغاز خواهد کرد.

اصلاحات در بخش های نظامی و ملکی.

چهارچوب سیاسی توقیت شده “برای یک زمان مشخص” برای تطبیق این توافقات.

وقتی روی این مسایل توافق صورت گرفت، آتش بس و پایان کامل جنگ در افغانستان اعلام خواهد گردید. صلح و امنیت سراسری در کشور برقرار و کار روی ادغام آن جنگجویان طالب که خواستار شامل شدن در نیروی نظامی یا انتظامی نظام اسلامی جدید در کشور باشند نیز آغاز خواهد شد.

برای تامین امنیت و صلح در کشور و تحکیم پایه های یک نظام قانونمند، عفو و همدیگر پذیری عامل مهم و اساسی شمرده می شود. انتقام گیری های شخصی به هیچ صورت در نظام اسلامی جایی ندارد. کسانی که حقوق الله را زیر پا کرده اند، عفو آنها در روشنی احکام شرع به تصمیم امیر مسلمانان مربوط است اما در مورد حقوق العبد یعنی آنانی که حقوق مردم را غصب کرده اند، متضررین می تواند به محاکم مراجعه و خواهان اعادۀ حقوق شان گردند. برای این کار، قوۀ قضائیۀ مستقل، صادق و بدور از هرگونه فساد، از اهم مسایلی است که در مذاکرات بین الافغانی باید بخشی از چهارچوب نظام سیاسی موقت باشد.

در نظام آینده هیچ گروهی تلاش در جهت انحصار قدرت نخواهد نمود و همه اقوام  و جناح های سیاسی در کشور دراین نظام مشارکت خواهند داشت. میکانیزم تقسیم قدرت و دست بدست شدن قدرت سیاسی از راه های مسالمت آمیز نیز از جمله مسایلی است که در مذاکرات بین الافغانی روی آن بحث شده و در قانون اساسی جدید مسجل خواهد شد.

هرچند از نظر طالبان باید قدم های بعدی برای رسیدن به صلح به این گونه برداشته شود اما در هیچ توافق صلحی، تمام مراحل آنگونه که پیش بینی شده به پیش نمی رود. رسیدن به یک توافق مورد قبول همه طرف ها نیازمند انعطاف و نرمش در جریان مذاکرات صلح است که همه جهت ها باید به آن توجه نمایند.