حکومت وحدت ملی با تمام کامیابی ها و نا کامی هایش، یک سال عمرش را پشت سر گذاشت و آرام آرام، مسیرش برای طی کردن سال دوم را پیش گرفت. سالی را که، بر بنیاد تفاهم نامه ی سیاسی این حکومت، پایان آن لویه جرگه یی برگزار خواهد شد، تا ساختار این حکومت جایش را […]

حکومت وحدت ملی با تمام کامیابی ها و نا کامی هایش، یک سال عمرش را پشت سر گذاشت و آرام آرام، مسیرش برای طی کردن سال دوم را پیش گرفت. سالی را که، بر بنیاد تفاهم نامه ی سیاسی این حکومت، پایان آن لویه جرگه یی برگزار خواهد شد، تا ساختار این حکومت جایش را به نظام پارلمانی بدهد و، ریاست اجرایی زیر عنوان نخست وزیری، جایگاه قانونی اتخاذ کند.

در تمام این سال و حتا فرایند سال دوم دولت وحدت ملی، هیچ یک از پیمان های پیشا انتخابات سران این حکومت، به جایگاه وفا ننشست و در بخش هایی هم وضعیت ناهنجارتر از گذشته شد. که مسوولین و کارگزاران فعلی بیش تر آن را ناشی از ناکاره گی حکومت پیشین می دانند، و یکی از ادعاهای شان در پاسخ به چالش ها این است؛ که این نابه سامانی ها را از حکومت پیشین به میراث برده اند.

مردم و بیش تر آگاهان نیز، دیدگاه شان این است که بیشترینه مشکلات افغانستان، ناشی از حکومت پشین است و، هرچه دولت و ملت افغانستان می کشند؛ از چالش های انتخابات تا نا امنی و افت اقتصادی، و  اوضاع بد اجتماعی، بارش به دوش حامد کرزی است.

با این همه حال اما، کارگزاران و سران حکومت پیشین، از آغاز روی کار آمدن حکومت وحدت ملی آهسته و پیوسته و این شب و روز بیش تر، دست و آستین به نقد، سبوتاژ و براندازی این حکومت بر زده اند. قبلا حامد کرزی رییس جمهور پیشین، بعد وزیر اقتصاد دورانش، پس از آن مشاور امنیت ملی اش و حالا وزیر امور داخله  حکومتش، از ضعف، چند دسته گی، کوتاهی و آینده ی رو به بن بست دولت وحدت ملی سخن می رانند و دنبال بدیل برای این حکومت اند. پس، چه خواهد شد؟

واکاوی این موضوع با عبدالمعین معین آگاه سیاسی و ضیا دانش استاددانشگاه.