مهاجرت، پدیده یی که از سال های دور و به ویژه در سال های پسین، برای شهروندان افغانستانی که ترک کشور می کنند یا اراده ی برگشت، ابهام آمیز و مفهومش معناهای متناقض به خود گرفته است. گذشته از این که در سیزده سال گذشته وضعیت پناه جویان و پناهنده گان افغانستانی داستان تراژدی و […]

مهاجرت، پدیده یی که از سال های دور و به ویژه در سال های پسین، برای شهروندان افغانستانی که ترک کشور می کنند یا اراده ی برگشت، ابهام آمیز و مفهومش معناهای متناقض به خود گرفته است. گذشته از این که در سیزده سال گذشته وضعیت پناه جویان و پناهنده گان افغانستانی داستان تراژدی و غم انگیز داشته است، با روی کار آمدن دولت وحدت ملی و در آغازهای عمر این حکومت، خوش بینی ها و امیدواری ها، چه در افغانستانی های پناهنده در خارج از کشور و چه آنانی که در زادگاه شان به سر می برند، ایجاد شده بود؛ در شهروندان مقیم کشور امید ماندن و در پناهنده گان بیرون از کشور، دغدغه و رویای برگشتن.

به مرور ماه ها از گذشت این حکومت و ظاهرا تلاش های وزیر تازه ی مهاجرین و عودت کننده گان اما، ناهنجاری ها و نگرانی های در پیوند مهاجرین، برجسته  و فربه تر شد و خود، به یکی از چالش ها و ناکامی های بزرگ دولت وحدت ملی تبدیل شد.

نه تنها به آمار عودت کننده گان افزوده نشده و از آمارشان کاسته نشد، بل باز گشته گان و حتا شهروندان مقیم در کشور نیز، هوای آواره گی به سر جا دادند. در واپسین نظرسنجی که سرخط رسانه ها بود، رضایت مردم از دولت تازه به کمتر از ۲۰ در صد رسیده و این سبب شده، تا مردم نسبت به سرنوشت شان نا امید شوند و این شب و روز، روزانه هزارها نفر به قصد مهاجرت به اروپا و بقیه نقاط جهان، و فکر فرار از وطن، پشت دروازه های اداره های مربوط؛ از جمله ریاست پاسپورت روزشان را بیگاه می کنند.

واکاوی این بحث از زریر پارسی منش با فضل الله مجددی؛ والی پیشین لغمان، اسلام الدین جرات؛ سخنگوی وزارت مهاجرین، سید نادرشاه بحر؛ عضو مجلس نماینده گان و دکتر حسن رضایی؛ استاد دانشگاه.