پدران سربازان ارتش ملی که در اسارت گروه طالبان در ولایت فاریاب به سرمی برند خواهان رهایی فرزندان خود استند. آنان انتقاد می کنند که حکومت در برابر سربازان ارتش ملی که در اسارت هراس افگنان می افتیده اند، بی توجهی می کند. دوم ماه قوس/آذر سال جاری یک چرخبال ارتش ملی در قریه خواجه […]

پدران سربازان ارتش ملی که در اسارت گروه طالبان در ولایت فاریاب به سرمی برند خواهان رهایی فرزندان خود استند. آنان انتقاد می کنند که حکومت در برابر سربازان ارتش ملی که در اسارت هراس افگنان می افتیده اند، بی توجهی می کند.

دوم ماه قوس/آذر سال جاری یک چرخبال ارتش ملی در قریه خواجه سبزپوش ولسوالی پشتونکوت ولایت فاریاب نشست اضطراری کرد. پس از این نشست اضطراری، افراد وابسته به طالبان بر این چرخبال تیراندازی را آغار کردند و به دنبال آن درگیری میان سربازان ارتش و طالبان آغاز شد و بر اثر آن، دو سرباز ارتش ملی به شهادت رسیدند و یک هراس افگن خارجی نیز کشته شد، اما متباقی سرنشینان این چرخبال به اسارت طالبان درآمد‌ند.

حالا از این رویداد سه ماه گذشته است و هنوزهم سربازان در اسارت گروه طالبان در ولایت فاریاب بسرمی برند. خانواده های سربازان اسیر شده به پایتخت آمده اند و خواستار رهایی فرزندان شان از چنگ طالبان اند.

فهرستی از سربازان اسیر شده که به تلویزیون نور رسیده نشان می دهد که این سربازان از هشت ولایت کشور استند. اسدلله از فاریاب، فضل احمد و سید عبدالقهار از تخار، جمشید، عبدالرسول، عبدالوکیل و امیرداد از بغلان، عطاالله از بامیان، محمد از دایکندی، حسیب الله از پروان و زرمحمد از کنر.

فیض الله یکی از پدران سربازان اسیر شده نزد طالبان می گوید که پسرش حسیب الله که نزد طالبان اسیر است زخم شدید برداشته و درحالت کوما به سرمی برد. طالبان فرزند دیگری فیض الله را در برابر رهایی حسیب الله گروگان خواسته اند. به گفته فیض الله، تا هنوز حکومت برای رهایی پسرش اقدام جدی نکرده است.

درهمین حال شماری از اعضای پیشین شورای ولایتی تخار و فعالان مدنی می گونید که رهبران حکومت اراده لازم برای رهایی سربازان اسیر شده ندارد. پدران سربازان اسیر شده، هشدار می دهند که اگر حکومت برای رهایی فرزندان شان تلاش نکنند، خود را در حضور رسانه ها آتش خواهند زد.

بااین همه محمد راد منش معاون سخنگوی وزارت دفاع کشور دلیل آزاده نشدن سربازان ارتش ملی را چند دستگی گروه طالبان و تسلیم دادن آنان از یک گروه به گروه های دیگر عنوان می کند.

حال باید منتظر ماند و دید که چه زمانی اشک این پدران داغ دیده، خشک می شود و فرزندان خود را دوباره به آغوش می کشند.