وحید مژده به نظر می رسد که سروصدای حضور داعش در افغانستان نگرانی های جدی را در خارج از مرز های افغانستان بمیان آورده است. در سفر حامد کرزی به ماسکو، ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه ضمن ابراز نگرانی از گسترش حضور این گروه در افغانستان گفت که، داعش در ۲۴ ولایت از ۳۴ ولایت […]

وحید مژده

به نظر می رسد که سروصدای حضور داعش در افغانستان نگرانی های جدی را در خارج از مرز های افغانستان بمیان آورده است. در سفر حامد کرزی به ماسکو، ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه ضمن ابراز نگرانی از گسترش حضور این گروه در افغانستان گفت که، داعش در ۲۴ ولایت از ۳۴ ولایت افغانستان حضور دارد.

مقامات نظامی امریکایی که تا اکنون خطر داعش در افغانستان را جدی نمی گرفتند، در این اواخر ظاهراً نگرانی مشابه را از گسترش روز افزون این گروه در نقاط مختلف افغانستان ابراز داشته اند.

نگرانی ماسکو بیشتر از شمال افغانستان است، جایی که گزارشات متعددی از تلاش های این گروه برای سربازگیری بگوش رسیده است. تلاشی که تنها در مرزهای افغانستان محدود نیست بلکه مانند سوریه، این دعوت به خارج از مرز های افغانستان نیز کشیده شده است.

یک باور اینست که افراد داعش در افغانستان همان طالبان اند که بیرق های خود را تغییر داده اند اما تا اکنون حقایق خلاف این ادعا را ثابت می سازد. غیر از عبدالروف خادم که قبلاً در حملۀ طیارۀ بی پیلوت امریکا کشته شد، هیچ فرد مهمی از طالبان افغان تا اکنون با این گروه اعلام بیعت نکرده است اما طالبان می پذیرند که بعضی از افراد که قبلاً با طالبان بودند و به دلیل تمرد از فرمان رهبری از صف طالبان اخراج شده بودند، اکنون به داعش پیوسته اند.

بخشی از بدنۀ داعش که در افغانستان درگیر جنگ با طالبان اند، از طالبان پاکستانی تشکیل شده است که از تحریک طالبان پاکستان برهبری مولانا فضل الله جدا شده اند. مشهور ترین فرد از آنان شاهد الله شاهد است که قبلاً سخنگوی طالبان پاکستانی بود اما بعداً به دلیل نزدیکی با آی اس آی از صف طالبان پاکستانی رانده شد و حافظ سعید خان که از طرف رهبری داعش بعنوان امیر ولایت خراسان تعیین گردیده نیز زمانی با طالبان بوده و سپس از آنان بریده است.

بخش دیگری از افراد داعش را افراد حزب اسلامی حکمتیار تشکیل می دهند. این افراد که در طول چهارده سال گذشته هم از طرف دولت افغانستان نادیده گرفته شدند و هم طالبان آنان را بعنوان یک گروه مستقل نپذیرفتند و مانع فعالیت های نظامی آنان شدند، اکنون فرصت را مساعد دیده و بر بنیاد نارضایتی از دولت و طالبان، به این گروه تازه تاسیس پیوسته اند.

اما یک گروه دیگر نیز در میان جنگجویان این گروه در شرق افغانستان وجود دارد که هرچند لباس محلی به تن دارند اما مردم محل به این باور اند که آنها نظامیان پاکستانی اند. برنامۀ تنظیم، بسیج و جنگ آنها را بیشتر همین گروه سوم تنظیم بعهده دارد.

برعکس سوریه و عراق که داعش دعوت خویش را در میان گروه های سلفی گسترش می دهد، در افغانستان تا اکنون دعوت این گروه فرقه گرایانه نبوده است. دلیل آن نیز شاید این باشد که مردم در افغانستان تصور منفی از مسلک سلفی دارند. برای نشان دادن شباهت با نسخۀ اصلی این گروه در سوریه، داعش از بدو ظهور در افغانستان لااقل با سربریدن، جان حداقل ده تن از طالبان اسیر شده را گرفته است.

اما در جامعۀ قبایلی افغانستان، هر مفکوره ای که قدم به میدان عمل می گذارد، حتی اگر ادعا های بلند بالای انترناسیونالیستی هم داشته باشد، بعد از مدتی رنگ و بوی قبایلی بخود می گیرد و وابستگی های قومی و منطقوی حتی مرز های ایدئولوژیک را نیز کمرنگ می سازد.

عبدالرحیم مسلم دوست که جزء اولین افغان هایی بود که با رهبر داعش بیعت کرد، از ولسوالی کوت ننگرهار است و به همین دلیل هم وقتی پای داعش به ولسوالی های ننگرهار رسید، تعدادی از جنگجویان از ولسوالی کوت به آنان پیوستند. مسلم دوست خود را فقط یکی از اعضای شورای رهبری داعش می خواند.

حافظ سعید خان امیر داعش در خراسان از ورکزی اجنسی است و امروز بخش بزرگی از جنگجویان مربوط به طالبان پاکستانی از ورکزی اجنسی با داعش پیوسته اند.

اما در شمال افغانستان به دلیل دور بودن از سرحد پاکستان، حرکت این گروه بطی و ضعیف است. دعوت داعش در این مناطق به دلیل فقر و بیکاری گسترده در میان مردم، بیشتر بر بنیاد انگیزه های مالی است.

در میان رهبران جهادی، حکمتیار یگانه شخصی است که با گروه داعش لااقل نوعی ابراز همدردی نموده است. بعنوان مثال حکمتیار در مصاحبه با سایت افغان زواک در مورد داعش می گوید:

”قیام داعش در حقیقت عکس العمل طبیعی علیه تجاوز امریکا به جهان اسلام، علیه حکومت های مرتد، فاسد و ظالم در عراق و سوریه، علیه مداخله های خائینانۀ تهران در حمایت از این دو حکومت مرتد و اعزام جنگجویان اجیر به این دو کشور و در مجموع عکس العمل مشروع و طبیعی مسلمانان مظلوم علیه جبهۀ کفر، نفاق و ارتداد است“.

”داعش تحریکی است که برعکس طالبان، حکومت های وابسته به واشنگتن و ماسکو، تهران و ریاض و دیگران بصورت مشترک و به شدت مخالف آن اند. روحانی رئیس جمهور ایران از امریکا خواست تا نیروهای خود را به عراق بفرستد. اگر این کار را بکند، ایران با امریکا کمک خواهد کرد… همه دشمنان اسلام پیشرفت داعش را بعنوان یک خطر بزرگ می نگرند و برای مقابله با آن بصورت مشترک کمر بسته اند“.

حکمتیار به این باور است که علیه داعش یک جبهۀ مشترک کفر، نفاق و ارتداد باز شده است و همین عکس العمل دشمنان اسلام بعنوان نشانۀ آشکار و قاطع از حقانیت داعش کافی است. اما سوال اصلی اینست که این گروه تازه به میدان آمده خواهد توانست طالبان را از صحنه رانده و خود جانشین آنان گردد؟ افراد داعش در شرق افغانستان همین برنامه را پیش می برند و ظاهراً دلیل آنان نیز واضح است؛ در جهان اسلام فقط یک خلیفه باید حکم براند و او نیز ابوبکر بغدادی است. هرکسی که دعوای مشابه را عنوان نماید باید کشته شود.