تکساری انتقال آرشیف افغان فلم که در ظرف ۹۰ سال بایگانی گردیده و تاریخ زندۀ افغانستان را در طی۹۰ سال نشان می دهد، به تحویل خانه های ارگ فرستاده شد که انتقاد های تندی شخصیت های علمی، فرهنگی، هنری، فلمسازان و هنرمندان را درپی داشته است. باورها بر این است که دیگر دسترسی به این […]

تکساری

انتقال آرشیف افغان فلم که در ظرف ۹۰ سال بایگانی گردیده و تاریخ زندۀ افغانستان را در طی۹۰ سال نشان می دهد، به تحویل خانه های ارگ فرستاده شد که انتقاد های تندی شخصیت های علمی، فرهنگی، هنری، فلمسازان و هنرمندان را درپی داشته است. باورها بر این است که دیگر دسترسی به این اسناد غیر ممکن خواهد بود. فهمیده نمی شود که چه بلایی بر سر این آثار فرود خواهد آمد.

ظرف پیش از یک هفته از انتقال این آثار به ارگ می گذرد، اما یکنوع خفقان فرهنگی جامعه را فرا گرفته است و جامعۀ فرهنگی، سینماگران و کارشناسان عرصه های فلم، سینما و چهره های هنری از داخل و خارج کشور با فرستاندن نامۀ سرگشاده به رئیس جمهور خواهان بازنگری این تصمیم ریاست جمهوری گردیده اند، که جانب رئیس جمهور دراین مورد جواب قانع کننده یی نداشته است و فقط گفته است که ارگ می خواهد این آثار به جای مصئون در ارگ انتقال گردد.

رسانه های چاپی خبر دادند که زمین این آرشیف به وزارت خارجۀ بریتانیا واگذار گردیده است که بالای آن سفارت خویش را اعمار نماید. درصورتی که زمین این تعمیر برای یک کشور خارجی واگذار گردیده است، باید در بدل آن یکجای مناسب و با شرایط مناسب برای این آرشیف درنظر گرفته می شد. یک عامل مهم این انتقال که خشم همه را بر انگیخته است، عدم دسترسی فلم سازان، هنرمندان، پژوهش گران و رسانه ها به این یگانه مرکز فلم سازی در کشور است، زیرا دسترسی به منابع موجود در ارگ برای همه مقدور نیست.

انتقال بیجا، بدون شک این آثار را که شامل هنر های نمایشی، دیداری و شنیداری و فلم های فرهنگی افغانستان است، باید درست نگه داری و مورد دسترسی قرار داشته باشد. خوب به یاد دارم ملا عمر فرمان داده بود که آرشیف افغان فلم، رادیو تلویزیون و نگارستان ملی را که در آن مجسمه های هنری وجود داشت، آتش بزنند، اما به کمک کارمندان این آرشیف، این آثار از تبایی نجات داده شد، فلم ها و آثار هنری در تهکوی ها جا بجا گردید تا از گزند این فرمان نجات یابد. این کارمندان توانستند بخش بزرگ از آثار تاریخی و مصور آرشیف ملی را که در حقیقت تاریخ مصور یک سرزمین در ۹۰ سال بوده است، را نجات دهند؛ اما امروز کسانی که دراین آرشیف مصروف کار اند، به این باور اند که انتقال آرشیف افغان فلم به ارگ همان پروژه است که ملا عمر موفق به انجام آن نگردید، اما ارگ آن را انجام داد.

انتقال افغان فلم و گنجینه های آن به ارگ دست   تمام هنرمندان را از دسترسی به آن محروم می سازد و افغان فلم لانه های نخستین فلم و هنرهای تصویری در افغانستان است. در صورت انتقال به جای ارگ لازم بود، تا این آثار در جا های دیگر جابجا می گردید نه در ارگ. این انتقال باید در حالت های اضطراری صورت می گرفت. در دهۀ هفتاد و روز های که در کوچه های کابل جنگ جریان داشت و همه روزه راکت و خم پاره ها به در و دیوار این تعمیر اصابت می نمود، این آرشیف حفظ گردید.

در حاکمیت طالبان، مردم با دادن خون و جان خود این آرشیف را حفظ کردند. خطر از این جا ناشی می شود که مبادا این آرشیف که تصویر های از جنگ جهانی، جنگ های افغان انگلیس و مبارزات استقلال خواهانۀ افغانستان در آن محفوظ است، در این طلاطم سیاسی که در کشور جریان دارد، مورد دستبرد و بی مهری قرار گیرد.

منطق ارگ این است که این آثار به جای مصئون نگه داری می شود، درحالی که آثار هنری، فرهنگی، فلم و مستند های سینمایی از خود جای معین، فضای معین، و درجۀ حرارت معین و روشنی معین دارد که باید به آن پرداخته شود، آیا چنین شرایط برای حفظ این آثار در ارگ وجود دارد و یا خیر؟ تا اکنون هیچ کس از چند و چون آن نمی داند. از سوی دیگر ارگ یک مکان سیاسی و اعمال قدرت است و این نخستین بار است که تمامی آثار هنری و فرهنگی و معنوی کشور زیر کنترول دستگاه قدرت سیاسی در آورده می شود.

دراین آرشیف که آثار مستند از دوران جهاد و مقاومت، جنگ جهانی، جنگ های استقلال طلبانه افغانستان با انگلیس و اتحاد شوروی فلم های مستند از دورۀ حزب دموکراتیک خلق، فلم های مستند از آثار باستانی افغانستان، رویداد های مهم اجتماعی، سیاسی و تعدادی زیادی از فلم های سینمایی افغانستان نگه داری می شود که این ها همه حافظۀ تاریخی کشور ما است و نگرانی ها از همین جا ناشی می شود.