عنایت طرح موضوع در این روز‌ها، توزیع و یا هم عدم توزیع شناس‌نامه‌های برقی سرخط رسانه داخلی و سوژۀ بحث های داغ و جنجالی در رسانه های دیداری شده است. شب گذشته گردانندۀ یکی از تلویزیون های خصوصی در پایان بحث جنجالی وقتی داشت با برنامه و بیننده ها خدا حافظی می کرد گفت: متأسفانه […]

عنایت

طرح موضوع

در این روز‌ها، توزیع و یا هم عدم توزیع شناس‌نامه‌های برقی سرخط رسانه داخلی و سوژۀ بحث های داغ و جنجالی در رسانه های دیداری شده است. شب گذشته گردانندۀ یکی از تلویزیون های خصوصی در پایان بحث جنجالی وقتی داشت با برنامه و بیننده ها خدا حافظی می کرد گفت: متأسفانه در این بحث نتوانستیم راه های توزیع تذکرۀ الکترونیکی را دریابیم. او راست می گفت، زیرا مهمانان برنامه، دلایل یک دیگر را قبول نداشتند و هر کدام خود را محق می دانستند و حرف طرف را از ریشه باطل می خواندند. آنان حتی به مسایل تاریخی و نزاع های قومی و تباری تماس می گرفتند و به تبار غیر تمکین نمی کردند.

یکی از این مهمانان می گفت، مؤسس این خاک فلانی آدم است و قومی منسوب به او وارثان اصلی این مرزوبوم اند و دیگران از کجا و ناکجا برگشته اند و باید به همان جا‌ها بروند. جانب مقابل مؤسس این خاک را دزد و چپالگر می خواند و می گفت هنوز، داستان های دزدی آن مرد، شامل نصاب تعلیمی یکی از کشورهای مغضوب منطقه است و تمام مسایل و نمادهای که در داخل ملی خوانده می شود، رنگ قومی و نژادی دارد.

وقتی آدم به این گونه مباحث نگاه می کند، هیچ امیدی برای بهتر شدن فرهنگ تعامل و همدیگر پذیری دیده نمی شود. از یک طرف مردم حق می خواهند و عدالت می خواهند و طرف دار این هستند که با هویت، نسل و نسب خود زنده گی کنند. اما یک طرف دیگر می خواهند هویت یک قوم را برای همه تحمیل کنند. آنان مدعی اند که ما در بیرون از کشور به نام افغان شناخته شده ایم، باید در بعد داخلی نیز این موضوع عمومیت داشته باشد. اما چگونه می شود، آدمی وقتی منسوب به قومی نباشد، آن را به زور تحمل کند و در بست بپذیرد!

یک خاطره:

من وقتی کودک بودم، مادرم مقداری پول را داد تا از بازار ولسوالی کشم ولایت بدخشان که در آن زمان زیر سلطۀ رژیم وقت  بود، ما یحتاج خانه را بیاورم. همراه با کاکایم با کاروان خر و اسپ به بازار شهرستان مشهد مرکز کشم رفتیم. آن روزها پدرم نمی توانست به شهر برود. چون رژیم به زور زیر نام دورۀ احتیاط افراد زیرسن چهل را به خدمت عسکری سوق می داد. در حالی‌که پدرم دورۀ مکلفیت عکسری خود را در عصر داوود خان به پایان رسانیده بود و به قول معروف ورقۀ ترخیص نیز با خود داشت. خلاصه وقتی به شهر رسیدیم، در قدم نخست چشمم به کاروان تانک‌های غول پیکر شوروی‌ها افتاد که از وسط بازار‌چه رد می شدند و به سمت فیض آباد مرکز ولایت بدخشان می رفتند. من در آن زمان از قوای شوروی و رژیم تحت حمایت آنان سخت نفرت داشتم، چون هفتۀ یک بار قریۀ ما مورد هجوم بمب افگن ها قرار می گرفت، با دیدن تانک‌های غول پیکر ترسیدم و خود را گوشه گرفتم. خلاصه از بحث دور نشویم، بعد از گشت و گزار، به بازار لیلامی فروشی رفتیم، فروشنده‌ها با قیافه‌ها، زبان و لهجه‌های غیر متعارف، توجه من را جلب کرد. از یک فروشنده، یک کرتی لیلامی به رنگ خاکستری خریدم. کمکی دور شدم، کاکایم که چند سال از من بزرگتر بود، پرسیدم این‌‌ها کی‌ها وچه قسم مردمانی هستند؟

کاکایم گفت: آنان اوغان اند!

برای نخستین بار واژۀ اوغان را آن جا شنیدم و تا امروز هم در میان مردم ما  ص۷

   ساین قوم شریف پشتون، به نام افغان یا اوغان یاد می شوند. اما متأسفانه حالا می‌خواهد این هویت قومی از طریق قدرت سیاسی و مراجع مرتبط به آن که طی سال های اخیر یکسان سازی شده است، جنبۀ ملی و حقوقی بگیرد.

تذکره‌ها تا فراهم شدن قناعت مردم توزیع نه شود

 درحالی‌که داکتر عبدالله عبدالله رئیس اجرائیه گفته است که توزیع تذکره‎های برقی زمانی ممکن است که قناعت مردم حاصل شود. او تأخیر در توزیع تذکره‎های برقی را به جا خوانده، گفته است، تا زمانی که قناعت تمام گروه‌های قومی و اتنیکی فراهم نشود، توزیع تذکره‌ها به صورت یک جانبه تنش ها را بیشتر می سازد.

چندی پیش رئیس حکومت وحدت ملی فرمانی را پس تعدیل قانون مصوب ثبت احوال نفوس، صادر کرد که بر اساس آن باید در تذکره‎های برقی واژۀ افغان، قوم و مذهب درج شوند.

اما بیش از۷۰ نماینده در ولسی جرگه، مخالفت خود را نسبت به این فرمان ابراز نمودند و این موضوع جنجال‌‍‌های فراوانی را در داخل مجلس به بار آورد. موافقان و مخالفان این بحث تا هنوز به نتیجۀ نهایی نرسیده اند و انتظار می رود بار دیگر بر سر این موضوع رای گیری صورت گیرد.

تذکره‌ها توزیع شود

 از سوی هم فضل هادی مسلمیار رئیس این جرگه از رئیس حکومت وحدت ملی و رئیس اجرائیه خواست است تا روند توزیع این تدکره‎ها را بدون هیچ تأخیری آغاز کنند.

سرور دانش معاون دوم آقای غنی گفته است که  افراطی‌های قومی مانعی توزیع تذکره‌های برقی شده و آن را به گروگان گرفته اند. آقای دانش در حالی این مسئله را مطرح می‌کند که بسیاری از مردم افغانستان تصمیم اخیر ارگ را که منجر به اختلافات کنونی و قومی ساختن پارلمان افغانستان شده است، را یک تصمیم غیر عادلانه و فیصلۀ کمیتۀ مختلط شورای ملی را ظالمانه و تحمیل ارادۀ یک قوم بر اقوام دیگر می دانند. به نظر می‌رسد آقای دانش با مطرح کردن این مسایل، به این اختلافات بیشتر دامن زده است.

یک روز پس از این اظهارات، در نشست عمومی برخی نماینده گان گفته های آقای دانش را به شدت رد نموده و آن را تأسف بار خوانده اند. آنان گفته اند، انتظار نداشتیم، کسی که خود قربانی و شاهد بی عدالتی ها و ستم های تاریخی و تدریجی تمامیت طلبی در این سرزمین است، یک باره بیاید و به خاطر رضایت رئیس خود، بر خلاف ارادۀ مردم اظهار نظر نماید. قانون ثبت احوال نفوس قبلاً بدون ذکر واژۀ افغان تصویب شده بود، اما این قانون دور زده شد و با صدور فرمانی پس از تعدیلات به انحراف کشیده شد که باعث جنجال های قومی شده است.