وحید مژده وقتی در سال گذشته نام دونالد ترامپ در میان نامزدان حزب جمهوری خواه امریکا برای کاندیدا شدن از طرف این حزب اعلام گردید، با توجه به بی تجربه بودن وی در مسایل سیاسی، کمتر کسی باور داشت که حزب جمهوری خواه چنین شخصی را به کارزار انتخاباتی بفرستد اما ترامپ از موانع گذشت […]

وحید مژده

وقتی در سال گذشته نام دونالد ترامپ در میان نامزدان حزب جمهوری خواه امریکا برای کاندیدا شدن از طرف این حزب اعلام گردید، با توجه به بی تجربه بودن وی در مسایل سیاسی، کمتر کسی باور داشت که حزب جمهوری خواه چنین شخصی را به کارزار انتخاباتی بفرستد اما ترامپ از موانع گذشت و سرانجام کاندیدای این حزب شد.

کاندیداتوری دونالد ترامپ با آن شخصیت جنجال برانگیزش، نشان از بحران در حزب جمهوری خواه به شمار آمد و تقریباً همه به این باور بودند که حزب جمهوری خواه با معرفی چنین کاندیدا، هیچ شانسی برای پیروزی در انتخابات سال ۲۰۱۶ ندارد.

رقیبی که جدی گرفته نشد!

در جریان کمپاین انتخاباتی، سخنان دونالد ترامپ و موضع گیری های متناقضش موجب شد تا چهره های سرشناس حزب جمهوری خواه از وی اعلام جدایی نمایند و علیه وی موضع بگیرند. به نظر می رسید که در چنین شرایطی که او حمایت حزب جمهوری خواه را نیز با خود ندارد، هیچ شانسی برای پیروز شدن در انتخابات نخواهد داشت.

خانم کلنتن رقیب انتخاباتی ترامپ و هوادارنش به این باور بودند که پیروز شدن در انتخابات سال ۲۰۱۶ با توجه به ضعف های رقیب انتخاباتی، برای آنان کاری دشوار نخواهد بود  و به همین دلیل نیز در ایالت هایی که بصورت سنتی پایگاه مستحکم دیموکرات ها بشمار می آمد، حتی زحمت کمپاین را نیز به خود ندادند.

تمام نظر سنجی های سازمان های معتبر نشان می داد که در این انتخابات بُرد با خانم کلنتن است و او حتی با تفاوت فاحش میدان را به حریف خود دیموکرات خود واگذار خواهد نمود. خانم کلنتن در مقایسه با ترامپ از امکانات مالی به مراتب بیشتر برخوردار بود و شخصیت های مهم سیاسی از جمله شخص اوباما از وی حمایت می کردند، اما این محاسبات به صورت باور نکردنی غلط ثابت شد. هنوز دو ساعت از جریان انتخابات نگذشته بود که نتایج غیر قابل باور از حوزه های انتخاباتی رسید و نشان از دشواری این رقابت برای هلیری کلنتن، کاندیدای حزب دیموکرات داشت. در پایان این کارزار، در میان ناباوری مردم جهان، دونالد- جی – ترامپ با گرفتن اکثریت رای حوزه های انتخاباتی، به عنوان چهل و پنجمین رئیس جمهور تاریخ امریکا معرفی شد.

این پیروزی حتی برای خود ترامپ نیز غیر منتظره بود. زیرا وی حتی متن سخنرانی را که معمولاً برای مراسم بعد از پیروزی آماده می کنند، تهیه نکرده بود و سخنرانی کوتاه وی به مناسبت این پیروزی نیز بصورت شفاهی و بیشتر جملاتی در تشکر از تیم کارزار انتخاباتی و اعضای خانواده اش بود. تفاوت این سخنرانی با سخنان وی در جریان کمپاین انتخاباتی در این بود که وی این بار با لحن آشتی جویانه سخن گفت.

برعکس، در ستاد انتخاباتی خانم کلنتن، ترتیبات برای سخنرانی بعد از پیروزی گرفته شده بود. اما زمانی که شکست کلنتن مشخص گردید، رئیس ستاد انتخاباتی وی به حاضران گفت که به خانه های خود باز گردند. زمانی که ترامپ بروی ستیژ رفت تا سخنرانی پیروزی خود را ایراد نماید، خانم کلنتن از طریق تلفن، این پیروزی را به رقیب پیروز خود تبریک گفت.

چرا ترامپ پیروز شد؟

شاید این سوال عنوان بسیاری از تحلیل هایی باشد که بعد از فروکش کردن تکان ناشی از این تحول باور نکردنی، در رسانه ها مطرح بحث قرار گیرد. البته عوامل فراوانی را می توان برای این پیروزی بر شمرد.

رای اکثریت مردم امریکا به ترامپ را می توان رای اعتراض به نظام موجود حاکم در امریکا دانست. امریکا با ظاهر قدرتمندش از گسل های بزرگ اجتماعی در داخل رنج می برد. کشوری که در آن فاصلۀ طبقاتی بشکل سرسام آور مشکل آفرین شده و تسلط یک اقلیت بشدت ثروتمند بر اکثریتی که با معیار های خود امریکا مربوط به طبقات پائین یا متوسط به شمار می آیند، دیگر برای مردم قابل تحمل نیست، در حالی که مالیات بیشتر را نیز مردم فقیر این کشور می پردازند.

ترامپ با زبان همین مردم سخن می گفت و خواست های همین اکثریت ناراضی را منعکس می ساخت. مردمی که خواهان کار اند اما گمان می کنند که مهاجرین غیرقانونی عرصۀ اشتغال را بر آنان تنگ ساخته اند، از تروریسم و نا امنی نگران اند و خواهان امنیت بیشتر اند…

از جانب دیگر رهبران مهم حزب جمهوری خواه نیز با ترامپ به مخالفت برخاستند و از وی رو گردانیدند. اکنون مشخص شده که این موضع گیری رهبران کهنه کار حزب جمهوری خواه، به جای ضرر، به نفع ترامپ تمام شد.

اسرار هویدا می کرد!

ترامپ گفت که در مرز امریکا با مکزیک دیوار خواهد کشید تا مانع ورود مهاجرین غیر قانونی گردد و پول مصارف اعمار دیوار را هم از مکزیک خواهد گرفت. او گفت که آمدن مسلمانان به امریکا را محدود خواهد ساخت و مسایلی از این قبیل که مورد انتقاد قرار گرفت و او به نفرت پراکنی میان مردم و پیروان ادیان و به اتخاذ روش های پوپولیستی و عوام فریبانه متهم گردید.

آنچه که ترامپ با زبان ساده و روشن بیان کرد، در حقیقت پرده برداشتن از سیاست های پنهان امریکاست. او برنامه هایی را که امریکا قصد پیاده ساختن آن را دارد، به صورت عینی و قابل درک جلوی چشم اکثریت مردم امریکا و جهان قرار داد. همین برنامه ها را باراک اوباما نیز در عمل با شیوه های پنهان کارانه پیاده کرد. اهدافی را که اوباما در قالب جملات زیبا بیان می کرد، ترامپ به صراحت فریاد کرد تا به ما مردمان جهان سوم بگوید که برای امریکایی ها در قدم اول منافع کشور خود شان مهم است، او گفت برای رسیدن به این منافع و قدرتمند تر ساختن امریکا، دست به هرکاری که لازم باشد خواهیم زد و حتی اگر لازم باشد، شما را قتل عام خواهیم نمود و در این راه هیچ پنهان کاری هم نداریم. پس تفاوت ترامپ با خانم کلنتن «اینقدر بود که اسرار هویدا می کرد».

شکست خورد چون زن بود!

انتظار می رفت که خانم هلیری کلنتن به عنوان نخستین زن در تاریخ امریکا به قصر سفید راه یابد اما چنین نشد. بعضی از تحلیل گران، موضوع زن بودن خانم کلنتن را نیز در شکست وی موثر می دانند و به این باور اند که اگر حزب دیموکرات یک مرد را بعنوان کاندیدا معرفی می کرد، می توانست به پیروزی برسد.

در امریکا لابی قدرتمند یهودیان وجود دارد که نقش مهمی در انتخابات این کشور بازی می کنند. یهودیان، زن را شایستۀ رهبری کشور نمی شمارند. از طرف دیگر مسیحیان تندرو که آنها نیز از عناصر تاثیرگذار بر انتخابات امریکا هستند، همین نظر را دارند.

در حالیکه امریکا کشور های اسلامی را به زیرپا نمودن حقوق زنان متهم می سازد، انتخابات اخیر نشان داد که این پدیده تنها منحصر به مسلمانان نیست. در انتخابات سال ۲۰۱۴ امریکا نیز خانم کلنتن موفق نشد تا کاندیدای حزب دیموکرات گردد و خودش گفت که کنبد شیشه ای که مانع رسیدن یک زن به مقام رهبری است، سد راه من برای دسترسی به این مقام گردید.

تاثیر این تحول بر اوضاع جهان:

اروپا از این تحول نگران است زیرا ترامپ گفته است که کشور های اروپایی و همه کشور هایی که امریکا مدافع آنان است، باید تعهدات مالی بیشتری را در مورد هزینه های پیمان ناتو پذیرا گردند.

در حالی که اروپا از رسیدن ترامپ به قصر سفید نگران است، روسیه و چین این تحول را با نگاهی خوش بینانه دنبال می کنند. ترامپ در جریان کمپاین انتخاباتی وعده داده بود که روابط با روسیه را بهتر خواهد ساخت. این مسئله نیز موجب نگرانی کشور های اروپایی است.

کشور های اروپایی روسیه را به خاطر الحاق کریمه به خاک خویش، یک دشمن بالقوه می شمارند و نزدیکی امریکا و روسیه می تواند روس ها را در برابر سایر کشور های اروپایی در موضع قوی تری قرار دهد.

از آنجایی که ترامپ سابقۀ کار سیاسی ندارد، بدرستی نمی توان در مورد برنامه های سیاست خارجی وی به تفصیل سخن گفت اما او در سخنانش بعد از اعلام پیروزی در انتخابات، از داشتن رابطۀ خوب با همه کشور های جهان سخن گفت.

تاثیر این تحول بر افغانستان:

پیروزی حزب جمهوری خواه در بدست آوردن اکثریت کرسی های مجالس سنا و نماینده گان، دست ترامپ را در گرفتن تصمیم های قاطعانه باز تر ساخته است.

دیموکرات ها به دوام حضور نیروهای امریکایی در افغانستان و دوام جنگ تاکید داشتند که یکی از دلایل آن نیز وارد آوردن فشار بر روسیه و چین بود. دوام هژمونی امریکا بر جهان ایجاب می نمود تا کشور هایی که امکان داشت تا این هژمونی را به چالش بکشند، باید مهار می شدند.

دوام این هژمونی از راه جنگ برای ملت امریکا نیز قابل تحمل نبود و شکست کلنتن این حقیقت را ثابت کرد. اوباما در طول دو دورۀ زمامداری خود، جنگ سرد با روسیه را که رونالد ریگان به آن نقطۀ پایان نهاده بود، مجدداً احیا نمود و از سر گرفت. به نظر می رسد که ترامپ قصد ادامۀ این جنگ را ندارد و اگر میان روسیه و امریکا و نیز چین و امریکا توافقی در حل منازعات بین المللی حاصل آید، بدون تردید چنین توافق روی مشکل افغانستان تاثیر گذار خواهد بود.