عبدالعلی‌کوهی/استاد دانشکاه کابل در مورد آزاد اندیشیدن و آزادی فردی و اجتماعی مقوله های زیادی وجود دارد و در همۀ آن ها یک مرز مشترک را در می یابیم که در آن انسان ها از کنترول و اجبار دیگران به دور باشد. در حکومت آزاد اندیش فرد می تواند کارهای مختلف انجام دهد که حکومت […]

عبدالعلی‌کوهی/استاد دانشکاه کابل

در مورد آزاد اندیشیدن و آزادی فردی و اجتماعی مقوله های زیادی وجود دارد و در همۀ آن ها یک مرز مشترک را در می یابیم که در آن انسان ها از کنترول و اجبار دیگران به دور باشد. در حکومت آزاد اندیش فرد می تواند کارهای مختلف انجام دهد که حکومت مردم و قانون ایجاب می کند.

هیچ مقوله به اندازۀ آزادی فردی محدودیت ندارد و هر شهروند می تواند صدای اعتراض خود را به گوش حکومت برساند و حکومت در شنیدن آن باید تاثیر عملی داشته باشد. همان‎گونه که اخلاق را مجموعۀ از قواعدی می دانند که رعایت آن برای نیکوکاری و رسیدن به کمال لازم است و این کار نیاز به کنترول دولت ندارد و انسان در وجدان خود آن را محترم می شمارد که چگونه برخورد با دیگران داشته باشد.

در اخلاق انسان از نظر وجدان خود را مسوول می داند تا به هم نوع خود و حتا با حیوانات و نباتات چگونه برخورد نماید، ولی جنبۀ الزامی از نظر قانون ندارد. وقتی در راه و سرویس به مردم کهن سال کمک می نمایی، با تبسم با دیگران سخن می گویی، با عطوفت با دیگران رفتار می نمایی، این ها همه شامل مفهوم اخلاق اند.

کسب فضایل انسان همان اخلاق اجتماعی است که انسان باید در حصار پست وابسته‎گی مادی قرار نگیرد و سلطۀ خود را بر دیگران تحمیل نکنند. امروز هستند کسانی که سلطه گرایی را بر دیگران از نوع آزادی می دانند، دیگران را با پول و وعده می فریبنند و در وقت رسیدن به قدرت آن ها را فراموش می کنند. وقتی اهداف و کارهای فرد را کسی دیگر تعیین کند، گفته می شود که این شخص تحت سلطه قرار دارد. در یک جامعۀ سلطه گرا به دو شیوه آزادی انسان ها محدود می گردد. یکی سلطۀ ساختاری و دیگری ابزاری است. در جامعۀ سلطه گرا منافع گرویی در پایمال کردن منافع گروه دیگر نهفته است؛ یعنی آبادی و رفاه گروهی در بربادی و سلطه بر گروه دیگر ظاهر می شود.

امروز در افغانستان مفهوم سلطه در مقابل آزادی قرار دارد. تلاش ها براین است تا یک گروه بر گروه قومی دیگر تحت نام آزادی و قانون تسلط داشته باشد. چیزی که نه تنها در رهبری حکومت وحدت ملی وجود دارد، بلکه در میان مخالفان نیز اندیشه تسلط با شعار آزادی جریان دارد.

باید مفهوم سلطه را با شعارهای آزادی و نجات افغانستان تشخیص داد. این شعارها جز رنگ تسلط و فریبکاری ندارد. فقط تطبیق قانون و برخی قوانین عادلانه می تواند این‌گونه تسلط را که امروز به مفهوم آزادی به کار برده می شود، جلو آن را بگیرد. درصورتی‎که قانون عملی نگردد و حقوق افراد و اشخاص در داخل یک جغرافیایی سیاسی مورد حمله قرار گیرد، آن جامعه سلطه گرا است که به هرصورت ممکنه باید به آن مبارزه کرد.