هارون سقوط شهر قندز ظرف چند روز به دست طالبان، یک تراژیدی تمام عیار را نه تنها در این ولایت، بلکه در ولایات همجوار آن به وجود آورده است. در این حادثه یک تعداد از هموطنان ما به شمول افراد ملکی و نظامی به شهادت رسیدند و میلیون ها افغانی مردم خساره مند گردیدند و […]

هارون

سقوط شهر قندز ظرف چند روز به دست طالبان، یک تراژیدی تمام عیار را نه تنها در این ولایت، بلکه در ولایات همجوار آن به وجود آورده است. در این حادثه یک تعداد از هموطنان ما به شمول افراد ملکی و نظامی به شهادت رسیدند و میلیون ها افغانی مردم خساره مند گردیدند و موجبات آواره گی شهروندان قندزی ما را به سایر ولایات فراهم نمود و در این کوچ اجباری بسیاری ها خانه و کاشانۀ خود را از دست دادند.

این سقوط ظرف یک سال حکومت وحدت ملی، یک سر افگنده گی آشکار به این حکومت خواهد بود. از مدت ده روز بدینسو راه های مهم مواصلاتی میان ولایات بدخشان، تخار و قندز با سکته گی مواجه گردیده و تعدادی از کارمندان و دانشجویان در این ولایات تا هنوز نتوانستند به محل کارها و دروس خویش برسند.

گفته شده است که قیمت مواد اولیه در ولایات شمالی بلند رفته و مردم توان خرید آن را از دست داده اند. سقوط قندز طی چند روز فقط در ولایت قندز محصور نمانده و پس لرزه های آن بسیاری از ولایات شمالی؛ مانند: بدخشان، بغلان، فاریاب، فراه و سایر مناطق را لرزاند.

سقوط قندز به دست طالبان عکس العمل های شدیدی را نه تنها در میان لایه های مختلف جامعۀ افغانستان به وجود آورد؛ بلکه متحدان خارجی این کشور را به خشم در آورد. ناتو و رهبران کشور های مختلف در خصوص این حادثه از خود عکس العمل شدید نشان دادند. سازمان حقوق بشر ملل متحد از نقض حقوق بشر در این ولایت سخن گفت و آن را محکوم نمود.

سقوط قندز موجبات نفرت مردم را در برابر مخالفان نظام افغانستان زنده ساخت و از سوی دیگر جانب دولت نیز از این نفرت ها بی نصیب نماند. سقوط چند روزۀ شهر قندوز رهبران و فرماندهان جهادی را از خواب غفلت بیدار نمود و فرماندهان جهادی یکجای با نیرو های مسلح دولت در پاکسازی مناطقی از بدخشان و تخار سهم گرفتند و مخالفان را از این مناطق بیرون راندند.

امید بر این است که سقوط قندوز بتواند دولت را از خواب غفلت نیز بیدار نماید و در شیوۀ دولت داری تجدید نظر نماید. آنچه از زبان مسوولان امنیتی بر می آید نبود کفایت لازم در رهبران حکومت محلی قندوز و نبود یک تفاهم در میان رهبران حکومت وحدت ملی این سر افگنده گی را در ولایت قندوز به وجود آورده است. این سقوط به چگونه گی ساختار قدرت در حکومت بستگی دارد، که عدم هماهنگی در موازنۀ قدرت این تراژیدی را به وجود آورده است.

پیش از سقوط قندوز و در همایش چهارمین سال گشت شهید استاد ربانی، از موجودیت ستون پنجم و جاسوسان داخل نظام خبر داده شد که خطری حکومت داری را در افغانستان نشانه گرفته است و بدون پاکسازی نظام از این ستون پنجم احتمال هر نوع فروپاشی در اداره های دولت وجود دارد.

داکتر عبدالله عبدالله رئیس اجرایی پس از بازگشت از مجمع عمومی ملل متحد نیز از موجودیت چنین ستون خبر داد و این کار را نا بخشودنی عنوان نمود.

امید می رود که این سقوط تکانه یی باشد به سکتور های امنیتی کشور که دیگر دسته های آشکار و نهان نتوانند افغانستان را به چنین تراژیدی های مواجه سازد. سقوط قندوز یکنوع بد گمانی را در میان رهبران حکومت، جامعۀ مدنی و مردم به وجود آورد. حال نوبت آن فرا رسیده است که حکومت با کار های سنجیده شده این ذهنیت های بی اعتمادی را که در میان مردم رخنه نموده است، از میان بر دارد و فضای اعتماد را هرچه زود تر در میان لایه های مختلف جامعه به وجود آورد؛ زیرا یکنوع پراگنده گی افکار در مورد سقوط قندوز و سایر مناطق وجود دارد که تداوم این وضع فاصله میان مردم و حکومت را بیشتر خواهد ساخت.