دلاور نسیمی پاکستان در تغییر استراتیژی‌های سیاسی، این‌بار توجه‌اش را به بریتانیا کرده است، بریتانیا از جمله کشورهایی‌است که از گذشته‌های دور بدین‌سو روابط خاص و نقش به‌سزایی را در سیاست و تصمیم‌گیری‌های پاکستان داشته و دارد. هرچند نقش بریتانیا از نو در منطقه، بخصوص در پاکستان و افغانستان قابل بحث نیست؛ مگر از گذشته‌های […]

دلاور نسیمی

پاکستان در تغییر استراتیژی‌های سیاسی، این‌بار توجه‌اش را به بریتانیا کرده است، بریتانیا از جمله کشورهایی‌است که از گذشته‌های دور بدین‌سو روابط خاص و نقش به‌سزایی را در سیاست و تصمیم‌گیری‌های پاکستان داشته و دارد. هرچند نقش بریتانیا از نو در منطقه، بخصوص در پاکستان و افغانستان قابل بحث نیست؛ مگر از گذشته‌های دور تا اکنون موجودیت و نقش آن در سیاست‌های منطقه به ملاحظه می‌رسد و خاصتاً در مسایل سیاسی مرتبط به افغانستان و پاکستان دخالت بیشتر دارد.

هر ازگاهی اگر بخواهی به ارتباط پاکستان حرفی و یا مطلب بگویی، متوجه خواهید شد که نقش بریتانیا در آن بی‌تأثیر نبوده و نیست؛ نه‌تنها این؛ بل همیشه در هم‌سویی با پاکستان گام برداشته‌است.

چنانکه می‌دانیم افغانستان، در سیستم و نظام‌های حکومتی‌اش دارای ثَبات سیاست واحد نیست، بی‌درنگ که مداخلۀ کشورهای بیرونی شامل حال این کشور شده است. از جمله این را می‌توان اذعان کرد که: افغانستان همیشه از جانب پاکستان مورد تاخت و تاز بیشتر و آشکاری قرار گرفته است و می‌گردد و کشورهایی که در هم‌پیمانی با پاکستان قرار داشتند، شریک همچو مداخلات بوده و می‌باشند و تا اکنون که سال‌هاست از این روابط می‌گذرد. این مداخلات هنوز هم ادامه دارد. هرچند ضرورت نیست که در یک مبحث کوتاه سیاسی به عمق استراتیژی آن پرداخته شود، واقعیت این بوده که پاکستان در مسایل افغانستان مداخله کرده و دست از مداخله بر ‌نمی‌دارد.

پاکستان از یک ماه بدین‌سو گذرگاه‌های مرزی‌اش را با افغانستان مسدود کرده‌است، از جانب دیگر پولیس پاکستان به آزار و اذیت مهاجرین افغانستان پرداخته و به بهانه‌های مختلف، برخی‌ها را بازداشت کردند. با پرتاب چندین موشک به خاک افغانستان، حریم این کشور را نقض کرده‌است.

این همه جنایات پاکستان؛ زمانی آغاز شد که در ایالت سند پاکستان حملات انتحاری صورت گرفت، بنا براین پاکستان مدعی شد که حمله در ایالت سند این کشور، در خاک افغانستان طرح‌ریزی شده است، پس از این حمله، پاکستان مناطق مرزی افغانستان را آماج حملات راکتی خود قرار داد و افزون بر آن، چندین حملات تروریستی خونین، در کابل صورت گرفت.

بناءً افغانستان به‌عنوان یک کشور مستقل و آزاد و صاحب حاکمیت سیاسی مجبور شد که شکایت‌‌اش را به سازمان ملل متحد تقدیم کند. با درج این شکایت در سازمان ملل، پاکستان به گونه‌ای در حالت انزوای سیاسی قرار گرفته‌است؛ امّا بریتانیا که همیشه سیاست طرفانه از پاکستان را بازی کرده است، نشستی را به خواست پاکستان برگزار نمود؛ تا بتواند پاکستان را از انزوای سیاسی نگه دارد.

در این نشست به نماینده گی از دولت افغانستان مشاور شورای امنیت ملی »حنیف اتمر« و به نماینده گی از پاکستان «سرتاج عزیز» مشاور روابط خارجی نخست‌وزیر پاکستان و »مارک لیل گرنت« مشاور امنیت ملی نخست‌وزیر بریتانیا اشتراک نموده‌اند که آقای »غورزنگ«سخنگوی شورای امنیت ملی افغانستان گفته است: »محور اصلی این نشست، یافتن راه حل عملی و منطقی، برای معضلات اخیر سیاسی میان افغانستان و پاکستان است.«

بناء می‌توان گفت: سیاست بریتانیا در برابر افغانستان، با منافع پاکستان گره خورده و سیاست‌های پاکستان در قبال افغانستان به بریتانیا اهمیت بسیار دارد؛ یعنی بریتانیا با حکومتی در افغانستان احساس راحتی می‌کند که با پاکستان کنار بیاید، از این‌رو، مهم‌ترین مسئله در نشست سه‌جانبه،  چگونه گی روند قدرت سیاسی در افغانستان، بگومگوهای داخلی در درون حکومت وحدت ملی می‌باشد؛ تا جایی‌که به نظر می‌رسد، شدّت جنگ‌های طالبان در سال جدید و نحوۀ بازی‌های سیاسی هردو کشور با جهان، از بحث‌های داغ این نشست می‌باشد.

مورد دیگری که می‌تواند جایگاه بریتانیا را در افغانستان ثابت سازد، تجربه‌های گذشتۀ بریتانیا از افغانستان است؛ تا از این طریق فعالیت‌های استخباراتی بر همه امور ذی‌دخل در امور افغانستان، تحقق سیاست‌های پاکستان در افغانستان و منطقه هست؛ امّا هنوز استراتژی پاکستان در مورد افغانستان تغییر نکرده و بریتانیا در حمایت از سیاست‌های آن کشور، درپی آن است که نقشۀ آن کشور را در افغانستان عملی کند؛ زیرا سیاست بریتانیا نقشه‌ای متفاوت از پاکستان برای افغانستان نیست. امّا حقیقت این است که پیامدهای این نشست برای افغانستان چیست؟ آیا این نشست می‌تواند، اکنون باعث کاهش تنش‌ها میان این دو کشور شود و در آینده برای صلح در افغانستان مفید واقع گردد یا خیر؟!

زمان به همۀ این پرسش‌ها پاسخ خواهد داد.