نویسنده: رامین شاهین از اینکه گروه طالبان ساخته و دست پروردۀ کشور پاکستان و مشخصاً سازمان استخباراتی آن کشور یعنی آی، اس، آی بوده و هنوز هم افسار شان بدست آن سازمان می باشد، واقعیتی است انکار ناپذیر. چنانچه پرویز مشرف نخست وزیر قبلی و یکی از سیاست گذاران برجستۀ پاکستان در یکی از اظهاراتش […]

نویسنده: رامین شاهین

از اینکه گروه طالبان ساخته و دست پروردۀ کشور پاکستان و مشخصاً سازمان استخباراتی آن کشور یعنی آی، اس، آی بوده و هنوز هم افسار شان بدست آن سازمان می باشد، واقعیتی است انکار ناپذیر. چنانچه پرویز مشرف نخست وزیر قبلی و یکی از سیاست گذاران برجستۀ پاکستان در یکی از اظهاراتش قبلاً به این موضوع مهر تائید گذاشته و بطور آشکار ابراز نموده بود که، طالبان را ما بوجود آورده ایم و آنها را تقویه، تجهیز و حمایت می کردیم.

گذشته ازاینکه طالبان چگونه بوجود آمده و چطور در اندک زمانی توانستند نود درصد خاک افغانستان را تصرف و وارد کابل شده، پنج سال بالای مردم حکمروایی کنند، بر می گردیم به فصل جدید سیاسی که با سقوط و از میان برداشتن آن گروه به اشتراک و همکاری جامعۀ جهانی در رأس ایالات متحدۀ امریکا در افغانستان بوجود آمد. با سقوط گروه طالبان و برگزاری کنفرانس بُن که نمایندۀ پاکستان نیز منحیث کشور ذیدخل در قضیۀ افغانستان در آن اشتراک داشت، جامعۀ جهانی به شمول پاکستان در امر مبارزه با تروریزم و دهشت افگنی در افغانستان تعهد و توافق نموده و بر مبنای آن توافقنامه، نیروهای حافظ صلح بین المللی و ناتو در افغانستان مستقر و با ایجاد ادارۀ موقت به سر پرستی حامد کرزی ظاهراً فصل جدیدی در روابط سیاسی افغانستان و پاکستان آغاز گردید که حکومت افغانستان به باور و اتکا به همان تعهدات و توافقات به امید یک حسن نیت و همجواری صادقانه با پاکستان رویکرد روابط سیاسی خویش را عیار ساخته به پیش رفتند. اما سر دمداران آن کشور نه تنها به آن تعهدات عمل نکردند، بلکه برعکس گروه نابود شده ای طالبان را دوباره تجدید حیات سیاسی و نظامی بخشیدند و با استفاده از آنها، جنگ نیابتی پیچیده و جدیدی را در افغانستان راه انداختند وبا سیاست های چند پهلو، فقط در پی جستجوی منافع خود بودند وبس!

خلاصه، در دوران حکومت حامد کرزی و بیست بار سفر به پاکستان، همه دیدارهای مقام های پاکستان به تعهد، همکاری در راستای صلح و مبارزه علیه تروریزم در قالب اظهارات بدون عمل خلاصه شد و بس! پاکستان بار دیگر، با روی کار آمدن حکومت وحدت ملی چهره بدل کرد و دولت مردان این کشور با رفت و آمدهای متواتر و دید وادیدهای پیهم با رهبری جدید حکومت افغانستان، افسانۀ صلح خواهی و صلح جویی را از سر گرفت و با قول و قرارهای تعهد کاذبانۀ مبارزه با تروریزم و گروهای دهشت افگن را در خاک خویش به دولت افغانستان دادند. اما نتیجه را دیدیم علاوه از اینکه در پی محو و مبارزه علیه تروریزم و دهشت افگنی نبرآمدند، بلکه بیشتر از پیش در پی تقویه و تجهیز طالبان و هراس افگنان شدند. همان بود که حملات و فعالیت های طالبان تشدید یافت تا سطحی که دست به عملیات های گسترده و منسجم زدند و موفق شدند برای چند روزی یک ولایت و چند ولسوالی و برخی مناطق را در دست داشته باشند. اما اینکه دولت مردان پاکستانی طفره رفته، بازهم با بی شرمی در محافل سیاسی و بین المللی، داد از صلح خواهی و مبارزه با تروریزم می زند، ”تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل“!

چندی قبل نوازشریف نخست وزیر پاکستان در سیمینار صلح واشنگتن با اظهارات دوپهلو مطرح نموده بود، کشورش برای همکاری و تلاش بخاطر آوردن صلح در افغانستان آماده گی دارد! وی در اولین دیدارش با رئیس جمهور افغانستان به صراحت اظهار داشته بود که، دشمن افغانستان دشمن پاکستان بوده و دشمن پاکستان دشمن افغانستان می باشد. ولی دیری نگذشت که حسن سید رئیس کمیسیون دفاعی مجلس سنای پاکستان، طالبان افغانی را دوست و برادر خوانده با بی شرمی اظهار می دارد که طالبان افغان دشمن پاکستان نبوده و تهدیدی به کشور ما نمی باشد. از سویی دیگر، راحل شریف ستر درستیز ارتش پاکستان به ایالات متحدۀ امریکا می رود و هدف سفرش را گفتگو روی پروسۀ صلح طالبان با حکومت افغانستان عنوان می کند! وزیر خارجۀ پاکستان از تعهدات همکاری با افغانستان در راستای پروسۀ صلح با طالبان، سخن می گوید!

 

با توجه به این گونه سیاست های چند پهلو و اظهارات متفاوت، که بی باوری ها را تقویت می نماید، بدون تردید رسیدن به صلح و ثبات دوامدار و پایدار از طریق پاکستان، به همان امیدواری رسیدن به خیالات نا رسیدنی – کوه قاف و عنقا- می ماند.!