وحید مژده پس از سالها انتظار، سرانجام کار عملی پروژۀ بسیار مهم تاپی افتتاح گردید. پروژه ای که نا امنی و جنگ در افغانستان مانع اصلی فراراه عملی شدن آن بود و حتی حضور بیش از ۱۲۰ هزار سرباز خارجی هم نتوانست زمینه ساز اجرایی شدن این پروژه گردد. سوال اینست که در شرایط فعلی […]

وحید مژده

پس از سالها انتظار، سرانجام کار عملی پروژۀ بسیار مهم تاپی افتتاح گردید. پروژه ای که نا امنی و جنگ در افغانستان مانع اصلی فراراه عملی شدن آن بود و حتی حضور بیش از ۱۲۰ هزار سرباز خارجی هم نتوانست زمینه ساز اجرایی شدن این پروژه گردد.

سوال اینست که در شرایط فعلی که وضع امنیتی در افغانستان بیش از همیشه نامساعد بوده و تعداد نیروهای خارجی نیز در کشور کاهش چشمگیر یافته است، چهار کشور منطقه بر بنیاد چه تضمینی تصمیم به آغاز کار این پروژه گرفتند که می تواند میلیارد ها دالر سرمایه گذاری در آن را به چالش جدی مواجه سازد؟

***

از آغاز دهۀ نود قرن گذشتۀ میلادی که ترکمنستان به استقلال دست یافت، کمپنی های بزرگ نفتی در صدد یافتن منابع گاز در این کشور شدند و بزودی برمه های کمپنی های بریداس از ارجنتاین و یونیکال از ایالات متحدۀ امریکا در اعماق خاک این کشور به منابع بزرگ گاز رسید. از آن به بعد، یافتن راهی به منظور انتقال گاز این کشور به بازار های جنوب آسیا به یکی از آرزوهای بزرگ رهبران ترکمن مبدل گردید.

مسیر افغانستان می توانست به این رویا جامۀ عمل بپوشاند اما جنگ ها با حکومت مجاهدین، مانع رسیدن به این هدف بود. کنترول طالبان بر بخش بزرگی از افغانستان به شمول تمام ولایاتی که این پایپ لاین از آن می گذشت و تامین امنیت نسبی در آن مناطق می توانست قدمی بسوی آغاز کار پروژه ای باشد که گاز ترکمنستان را از طریق خاک افغانستان به پاکستان و هند برساند.

این پروژه را (تاپی) نامیدند، اما مدتی بعد از حاکمیت طالبان، امریکا با مطرح کردن مسایل تروریسم و حقوق زن و حقوق بشر با طالبان به مخالفت برخاست و با تعزیرات اقتصادی، مانع هرگونه سرمایه گذاری کمپنی های خارجی در افغانستان شد. در نتیجه کمپنی های یونیکال و بریداس نیز از بیم متهم شدن به همکاری با تروریسم و همگامی با ناقضان حقوق بشر، از تلاش دست یابی به قرارداد پروژۀ تاپی دست برداشتند.

سقوط رژیم طالبان این امید را بمیان آورد که شاید پروژۀ تاپی عملی گردد بخصوص که تازه به قدرت رسیده ها از جمله حامدکرزی اکثراً کارمندان افغان کمپنی یونیکال بودند که در انتخاب آنها نیز زلمی خلیل زاد مشاور سابق کمپنی یونیکال نقش اساسی داشت.

اما جنگی که اخیر سال ۲۰۰۱ ظاهراً به پایان رسیده بود، در سال ۲۰۰۳ به تدریج اوج گرفت و بار دیگر نا امنی های افغانستان مانع عملی شدن این طرح شد. هربار که سخن از آغاز کار این پروژه بمیان می آمد، نبود امنیت در افغانستان عملی شدن این طرح را به تعویق می انداخت و از طالبان بعنوان جهتی که مانع اصلی تطبیق این طرح اند، نام برده می شد.

ترکمنستان که در دوران حاکمیت طالبان رابطۀ نزدیکی با آنها داشت، پیشنهاد کرد تا با طالبان مذاکره صورت گیرد اما مشکل این بود که امریکا طالبان را بعنوان یک گروه تروریستی می شناخت و با آنها درگیر جنگ بود. اما امریکا اعلام نمود که بعد از سال ۲۰۱۴ طالبان را بعنوان گروه تروریست نمی شناسد.

زمانی که طالبان در سال ۲۰۱۰ توافق نمودند تا آدرسی در یک کشور خارجی داشته باشند و بدنبال آن اعضای دفتر سیاسی شان به قطر انتقال نمود، فرصت مذاکره با آنها میسر گردید و یک نمایندۀ آنان بصورت غیر رسمی در عشق آباد پذیرفته شد.

یک منبع نزدیک به دفتر قطر می گوید که شیرمحمد عباس استانکزی رئیس دفتر سیاسی طالبان در قطر نیز همزمان با سفر مقامات عالیرتبۀ سه کشور افغانستان، پاکستان و هند به منظور افتتاح عملی این پروژه در عشق آباد بوده است. هرچند وی فقط با مقامات ترکمنستان مذاکره کرده است.

منافع اقتصادی بسیاری گره های کور را در صورتی که بخواهد باز می نماید و بر بسا تنش ها و چالش ها پایان می دهد، دیده شود تاپی که منفعت بار برای شماری کشورها می باشد، خواهد توانست در استقرار امنیت و همگرایی منطقه ای کمک نماید و یا خیر!